خبرنامه

خبرنامه


لالایی آرام بخش

Posted: 13 May 2012 08:20 AM PDT

زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند. پیر مرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود.

قدر هر کسی رو بدونیم تا یه روزی پشیمون نشیم :...

در کودکستان

Posted: 13 May 2012 08:09 AM PDT


خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های 4 ساله کار میکرد میخواست چکمه های****
یه بچه ای رو پاش کنه ولی چکمه ها به پای بچه نمیرفت بعد از کلی فشار...و خم و
راست شدن،****
بچه رو بغل ميكنه و ميذاره روی میز، بعد روی زمین بلاخره باهزار جابجایی و
فشار چکمه ها****
رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت میکشه که ...****
هنوز آخیش گفتن تموم نشده که بچه ميگه این چکمه ها لنگه به لنگه است .****
خانم ناچار با هزار بار فشار و اینور و اونور شدن و مواظب باشه که بچه نیفته
هرچه تونست کشید****
تا بلاخره بوتهای تنگ رو یکی یکی از پای بچه درآورد .****
گفت ای بابا و باز با همان زحمت زیاد پوتین ها رو این بار دقیق و درست پای
بچه کرد که لنگه به لنگه نباشه****
ولی با چه زحمتی که بوت ها به پای بچه نمیرفتن و با فشار زیاد بلاخره موفق شد
که بوت ها رو پای این کوچولو بکنه****
که بچه ميگه این بوتها مال من نیست. ****
خانم جوان با یه بازدم طولانی و کله تکان دادن که انگار یک مصیبتی گریبانگیرش
شده. با خستگی تمام نگاهی به بچه انداخت و گفت آخه چی بهت بگم. دوباره با زحمت
بیشتر این بوت های بسیار تنگ رو در آورد.****
وقتی تمام شد پرسید خب حالا بوت های تو کدومه؟ بچه گفت همین ها بوت های
برادرمه ولی مامانم گفت اشکالی نداره میتونم پام کنم....****
مربی که دیگه خون خونشو میخورد سعی کرد خونسردی خودش رو حفظ کنه و دوباره این
بوتهایی رو که به پای این بچه نمیرفت به پای اون کرد یک آه طولانی کشید وبعد
گفت****
خب حالا دستکشهات کجان؟****
توی جیبت که نیستن. بچه گفت توی بوتهام بودن دیگه!!!!!!!!!!****

لطیفه

Posted: 13 May 2012 08:03 AM PDT


مردی که در و پنجره می ساخت رفته بود خواستگاری، پدر عروس پرسید : آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت : من ویندوز نصب می کنم!!!



دیوکسین چیست .؟

Posted: 13 May 2012 07:16 AM PDT


ديوکسين (Dioxin) يک سم بسيار قوي براي سلولهاي بدن است و باعث بروز سرطان به ویژه سرطان سينه مي شود. اخيراً تحقيقاتي توسط دکتر Edward Fujimoto مدير برنامه ريزي سلامت بيمارستان Castleآمريکا راجع به ديوکسين و چگونگي عملکرد آن در بدن صورت گرفته است كه در نتيجه آن توصيه هاي ذيل ارائه شده است .

1- بطري هاي پلاستيکي آب را در فريزر براي انجماد قرار ندهيد چون اين کار باعث آزادسازي سم ديوکسين از ظروف پلاستيکي مي شود.

2- غذاها به ویژه غذاهاي حاوي روغن و چربي را در ظروف پلاستيکي در مايکروويو گرم نکنيد . ترکيب «چربي ـ گرمای بالا و پلاستيک» باعث آزادسازي ديوکسين به داخل غذا و در نهايت به درون سلولهاي ما مي شود. به جاي آن براي گرم كردن غذا استفاده از ظرف شيشه اي مثل پيرکس و چيني توصيه مي شود،

3- غذاهاي فوري (Fast Food) و سوپها بايد در ظرف ديگري غیر ازظرف يک بار گرم شوند. کاغذ بد نيست ولي نمي دانيم که مطمئن تر از ظروف شيشه اي و غيره باشد.

4- لفاف هاي پلاستيکي فقط وقتي خطرناک هستند که با غذا در مايکروويو استفاده شوند.

5- فرآوري غذاها در دمای خيلي بالا باعث حل شدن و آزاد شدن ديوکسين از پلاستيک و نفوذ آن به غذا مي شود. به عنوان جايگزين پوشاندن غذا با يک لفاف کاغذي توصيه مي شود..

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آگاهی، تنها راه رسیدن به آزادیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

خبرنامه

کتاب سیصد جمله و بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه