خبرنامه

خبرنامه


یک تسـت روانشناســی جالـب

Posted: 21 Jun 2012 06:28 AM PDT

به 6 سوال زیر به دقت فکر کنید و جوابهای خود را روی یك صفحه كاغذ بنویسید. آنچه را كه به طور طبیعی به ذهنتان می رسد یادداشت كنید. زمان لازم برای آن كه خودتان را واقعاً در موقعیتهای گفته شده احساس كنید، در نظر بگیرید.

1- خود را در یك كشتی تصوّر كنید كه در حال غرق شدن است. شما خود را به آب می‌اندازید و با شناكردن خود را به یك قایق نجات می‌رسانید و از آن بالا می‌روید. چند نفر دیگر را در آن قایق نجات همراه خود می‌بینید؟

2- خود را به ساحل می‌رسانید و بیابان وسیعی را در مقابل خود می‌بینید. چند وسیله شخصی و مقداری خوراكی بر می‌دارید و در جستجوی نجات، راه بیابان را در پیش می‌گیرید. چند جفت كفش برمی‌دارید؟

3- پس از یك راه‌پیمایی طولانی و سخت، از یك تپه شنی بالا می‌روید و با خوشحالی شهری را در دوردست می‌بینید. همچنین متوجه می‌شوید كه در فاصله‌ای نه چندان دور در سمت راست شما واحه‌ای وجود دارد. آیا ابتدا به آنجا می‌روید و برای مدتی كوتاه، یا هر چقدر كه می‌خواهید استراحت می‌كنید و یا آن كه آن را نادیده گرفته به راهتان به سوی شهر ادامه می‌دهید؟

4- پس از ورود به شهر، قصری توجه شما را به خود جلب می‌كند و تصمیم می‌گیرید كه وارد آن شوید. پس از عبور از دروازه‌ها، خود را در یك راهروی طولانی می‌یابید كه به اتاق پادشاه منتهی می‌شود. وارد اتاق می‌شوید و شاه و ملكه را می‌بینید كه در كنار هم به تخت نشسته‌اند. شاه و ملكه چه شكلی هستند؟ و چه ویژگیها و خصوصیاتی را برایتان مجسم می‌كنند؟

5- از آن اتاق خارج می‌شوید و از یك پلكان مارپیچی پایین می‌روید. تاریك و سایه‌دار است، با مشعل‌هایی بر روی دیوار كه به طور نوبتی روشن و خاموش می‌شوند. همین طور كه پائین می‌روید، ناگهان یك زن (اگر شما مرد هستید) و یا یك شوالیه (اگر شما زن هستید) از كنارتان عبور می‌كند. شما فقط برای یك لحظه صورتش را می‌بینید و این تصویر، یك نفر كه می‌شناسید را به یادتان می‌آورد. او چه كسی است؟

6- پلّه‌ها شما را به اتاق پذیرایی می‌رساند و شما میز بسیار بزرگی با یك گیلاس پایه‌دار در وسط آن می‌بینید. به گیلاس نگاه كنید. چقدر آن پر از مایعات است؟


:: جواب های خود را مرور کنید و برای دیدن نتیجه آزمایش ادامه را بخوانید ...

.

.

.

.

.

.

1- تعداد دوستان واقعی كه دارید.

2- تعداد عشقهای واقعی كه قبل از ازدواج خواهید داشت .

3- اصول اخلاقی شما در كار.

4- آنچه تصوّر كرده‌اید آن چیزی است كه به نظر شما یك زوج ایده‌آل باید آن گونه باشند.

5- این همان شخصی است كه تا پایان عمر، ذهنتان درگیر اوست .

6- میزان پر بودن گیلاس، نشانگر این است كه شما در یك رابطه دوستی چقدر از خودتان مایه می‌گذارید.

داستان عاشقانه ی یک شعراوستا

Posted: 21 Jun 2012 06:14 AM PDT

شعری زیبا از مهرداد اوستا :
وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم
شكستي و نشكستم، بُريدي و نبريدم

اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت
كشيدم از تو كشيدم، شنيدم از تو شنيدم

كي ام، شكوفه اشكي كه در هواي تو هر شب
ز چشم ناله شكفتم، به روي شكوه دويدم

مرا نصيب غم آمد، به شادي همه عالم
چرا كه از همه عالم، محبت تو گزيدم

چو شمع خنده نكردي، مگر به روز سياهم
چو بخت جلوه نكردي، مگر ز موي سپيدم

بجز وفا و عنايت، نماند در همه عالم
ندامتي كه نبردم، ملامتي كه نديدم

نبود از تو گريزي چنين كه بار غم دل
ز دست شكوه گرفتم، بدوش ناله كشيدم

جواني ام به سمند شتاب مي شد و از پي
چو گرد در قدم او، دويدم و نرسيدم

به روي بخت ز ديده، ز چهر عمر به گردون
گهي چو اشك نشستم، گهي چو رنگ پريدم

وفا نكردي و كردم، بسر نبردي و بردم
ثبات عهد مرا ديدي اي فروغ اميدم؟
ولی داستان عشق و خیانتی که باعث
سروده شدن این شعر شد به گوش
کمتر کسی رسیده.
مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج مي‌گذارند. دختر جوان به دلیل رفت و آمد هایی که به دربار شاه داشته ، پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج مي‌دهد.
دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر مي‌شوند، به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی مي‌کنند عقیده ی او را در ادامه ی ارتباط با نامزدش تغییر دهند. ولی اوستا به هیچ وجه حاضر به بر هم زدن نامزدی و قول خود نمی شود . تا اینکه یک روز مهرداد اوستا به همراه دوستانش ، نامزد خود را در لباسی که هدیه ای از اوستا بوده ، در حال سوار شدن بر خودروی مخصوص دربار مي‌بیند...

مهرداد اوستا ماه ها دچار افسردگی شده و تبدیل به انسانی ...ت و کم حرف مي‌شود. سالها بعد از پیروزی انقلاب ، وقتی شاه از دنیا مي‌رود فرح یا نامزد اوستا به فرانسه ..

در همان روزها ، نامزد اوستا به یاد عشق دیرین خود افتاده و دچار عذاب وجدان مي‌شود. و در نامه ای از مهرداد اوستا مي‌خواهد که او را ببخشد. اوستا نیز در پاسخ نامه ی او تنها این شعر را مي‌سراید..
حالا یک بار دیگه شعر رو بخونید ....

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آگاهی، تنها راه رسیدن به آزادیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

خبرنامه

کتاب سیصد جمله و بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه