خبرنامه

خبرنامه


22 عادتی که دندان‌ها را خراب می‌کند

Posted: 19 Jan 2013 03:11 PM PST



22 عادتی که دندان‌ها را خراب می‌کند

شاید شما هم یکسری عادت‌هایی داشته باشید که به مرور زمان موجب خرابی دندانتان شود؛ پس بهتر است که آنها را بشناسید و هر چه سریعتر ترک‌شان کنید.


1- دندان قروچه

ساییدن دندان‌ها به هم یا دندان قروچه در اثر فشار عصبی و مشکل بد خوابیدن ایجاد می‌شود؛ کنترل دندان قروچه بسیار سخت است؛ خودداری از جویدن غذاهای سفت در طول روز، درد دندان و آسیب ناشی از دندان قروچه را کم می‌کند.

در شب از محافظ دهان (مخصوص دندان قروچه) استفاده کنید تا در حین خوابیدن از آسیب دندان در اثر دندان قروچه جلوگیری کنید.


2- جویدن یخ

یخ ماده‌ای بدون قند است و ممکن است فکر کنید برای دندان ضرری ندارد؛ اما جویدن یخ می‌تواند باعث شکستن و یا از بین رفتن قسمتی از مینای دندان شود؛ اگر یخ را سفت بجوید، باعث تحریک بافت نرم داخل دندان و بروز حساسیت و درد دندان می‌شود.

خوردن غذاهای داغ و یا غذاهای سرد ممکن است درد دندان را شدت بخشند؛ بهتر است به جای جویدن یخ، آدامس بدون قند بجوید.


3- جویدن مداد

آیا موقع تمرکز روی یک مسئله، مداد خود را می‌جوید؟؛ اثر جویدن مداد همانند جویدن یخ است و باعث شکستن و یا خرد شدن دندان‌ها می‌شود.

هنگامی که می‌خواهید چیزی را بجوید، آدامس‌های بدون قند را انتخاب کنید؛ آدامس‌های بدون قند باعث ترشح زیاد بزاق می‌شوند و از بوی بد دهان و پوسیدگی دندان‌ها جلوگیری می‌کنند.


4- مکیدن انگشت

معمولاً کودکان بعد از پدیدار شدن دندان‌های دائمی خود، انگشتان خود را می‌مکند؛ این انگشت مکیدن در سن 5 تا 6 سالگی ظاهر می‌شود و باعث تغییرات دائمی در ساختار دندان و لثه می‌شود؛ مکیدن انگشت شست می‌تواند باعث لق شدن و انحراف دندان‌های کودک از جای خود شود؛ این انحراف دندان‌ها می‌تواند مشکلات تنفسی و جویدنی را برای کودک به وجود آورد.


5- مکیدن لیمو ترش

افرادی که لیموترش را می‌مکند، خود را در خطر مشکلات دهانی و دندانی قرار می‌دهند؛ لیمو دارای مقدار زیادی اسید است؛ این اسید، باعث تضعیف شدن مینای دندان و زبری سطح دندان‌ها می‌شود.


6- جویدن ناخن

جویدن ناخن نه تنها ظاهر دست را زشت می‌کند، بلکه به دندان‌ها نیز آسیب می‌رساند و باعث مشکلات دهانی می‌شود؛ جویدن ناخن باعث بیرون آمدن دندان از محل خود، شکستن دندان و تخریب مینای دندان می‌شود.


7- با شیشه شیر خوابیدن

اگر موقع خواب، به کودک خود یک شیشه آب میوه، شیر و یا شیرخشک بدهید و در حین خوردن آن بخوابد، باعث خواهید شد که دندان‌های جدید پوسیده شوند؛ پس، بهتر است قبل از خوابیدن کودک، شیشه شیر را از او بگیرید و او را به این کار عادت دهید.


8- سوراخ کردن (پیرسینگ) زبان

در برخی کشورها، سوراخ کردن زبان و آویزان کردن زیورآلات فلزی از آن (پیرسینگ) مرسوم است؛ اگر به طور ناخودآگاه این قطعه فلزی را گاز بگیرید، دندانتان می‌شکند؛ هنگامی که فلز با لثه برخورد می‌کند، باعث آسیب لثه و لق شدن دندان‌ها می‌شود.

دهان ما پر از باکتری است، بنابراین سوراخ کردن زبان، خطر عفونت و زخم زبان را زیاد می‌کند؛ بهتر است قبل از این کار، با یک دندان‌پزشک مشورت کنید.


9- سخت مسواک زدن

مسواک زدن بخشی از بهداشت دهان و دندان است اما نباید سفت و محکم مسواک بزنید؛ این نوع مسواک زدن باعث از بین رفتن مینای دندان، تحریک لثه‌ها، حساس شدن دندان‌ها نسبت به سرما و گرما و حتی ایجاد سوراخ‌هایی در دندان می‌شود.


10- باز کردن چیزی با دندان

باز کردن درب قوطی و یا بسته پلاستیکی با دندان ممکن است راحت باشد، اما دندان ابزاری برای خرد کردن و یا باز کردن وسایل نیست؛ به جای دندان می‌توانید از قیچی و یا درب باز کن استفاده کنید؛ از دندان‌ها باید فقط برای خوردن غذا استفاده کرد.


11- ورزش کردن بدون محافظ دهان

موقع انجام ورزش‌هایی مثل بوکس، هاکی و ورزش‌هایی که با صورت شما در تماس هستند باید از محافظ دهان و دندان استفاده کرد؛ این محافظ دهان یک قطعه پلاستیکی است و از دندان‌های بالایی محافظت می‌کند؛ بدون این محافظ زمانی که ضربه سنگینی به صورت شما وارد شود، می‌تواند دندان‌ها را خرد کند؛ این محافظ دندان را می‌توانید از دندان پزشک بگیرید.


12- آب نبات سفت

قند موجود در آب‌نبات باعث به وجود آمدن پلاک‌های چسبنده بر روی دندان‌ها می‌شود؛ سپس باکتری‌های موجود در پلاک دندان، قند را تبدیل به اسید می‌کند و این اسید باعث از بین رفتن مینای دندان می‌شود؛ بنابراین بعد از مصرف شکلات، آبنبات و شیرینی، حتماً دندان‌های خود را مسواک بزنید.


13- شیرینی چسبنده

همه مواد شیرین باعث پوسیدگی مینای دندان می‌شوند، اما برخی از آنها بیشتر مضرند، مثل سوهان، گز، پاستیل و آب نبات شل؛ وقتی شیرینی به دندان بچسبد و قند تبدیل به اسید می‌شود، این اسید برای ساعت‌ها در تماس با مینای دندان است.

اگر بعد از خوردن این نوع شیرینی‌ها، چیزی مثل کرفس یا آدامس بدون قند بجوید، مقدار زیادی بزاق ترشح می‌شود و این بزاق اسید را از بین می‌برد.


14- نوشابه گازدار

فقط شیرینی مسبب خرابی دندان نیست‌؛ اگر یک لیوان نوشابه گازدار بنوشید، بیشتر از 11 قاشق چایخوری قند مصرف کرده‌اید؛ همچنین نوشابه‌ها حاوی اسید فسفریک و اسید سیتریک است که این دو اسید، باعث از بین رفتن مینای دندان‌ها می‌شوند.

نوشابه‌های رژیمی هر چند بدون قند هستند، ولی مقدار زیادی شیرین کننده مصنوعی دارند که این شیرین کننده‌ها، دارای اسید هستند و برای دندان‌ها مضرند.


15- نوشابه‌های ورزشی

معمولاً این نوشابه‌ها دارای مقدار زیادی قند هستند؛ نوشابه‌های ورزشی هم در دهان، اسید به وجود می‌آورند که این اسید به مینای دندان حمله می‌کند؛ اگر زیاد از این نوشیدنی‌ها استفاده می‌کنید، این را بدانید که در معرض پوسیدگی دندان خواهید بود؛ در حین ورزش و برای جلوگیری از کم آبی بدن، می‌توانید از آب دارای املاح استفاده کنید.


16- آبمیوه صنعتی

آبمیوه‌های صنعتی دارای ویتامین و آنتی اکسیدان هستند، ولی بیشتر آنها قند زیادی دارند؛ میوه‌ها خودشان شیرین هستند، بنابراین اگر آب میوه‌ای می‌خرید توجه کنید که قندی به آن افزوده نشده باشد؛ همچنین می‌توانید آب میوه خریداری شده را با مقدار آب رقیق کنید.

17- چیپس سیب زمینی

غذاهای نشاسته‌ای مثل چیپس، توسط باکتری‌های موجود در پلاک دندان، شکسته شده و به اسید تبدیل می‌شوند؛ این اسید مدت 20 دقیقه به دندان‌ها حمله می‌کند؛ اگر غذا بین دندان‌ها باقی بماند، این مدت زمان بیشتر می‌شود؛ بنابراین بهتر است بعد از خوردن چیپس سیب زمینی و یا دیگر غذاهای نشاسته‌ای، حتماً بین دندان‌های خود را با نخ دندان تمیز کنید.


18- مصرف دائمی میان وعده

میان وعده‌ها نسبت به وعده‌های اصلی غذا، کمتر موجب ترشح بزاق دهان می‌شوند؛ پس بهتر است از مصرف میان وعده‌های شیرین و چسبنده خودداری کنید و به جای آن می‌توانید از میوه و سبزیجاتی مثل هویج استفاده کنید؛ همچنین شکستن زیاد موادی مثل تخمه و آجیل در میان وعده‌ها برای دندان‌ها مضر است.


19- نوشیدن قهوه

اگر زیاد قهوه بنوشید، به مرور زمان، در اثر تیرگی قهوه و اسید موجود در آن، دندان‌هایتان زردرنگ می‌شوند؛ خوشبختانه، لکه‌های زرد ناشی از مصرف قهوه، به سادگی با استفاده از مواد سفید کننده دندان از بین می‌روند؛ از یک دندانپزشک درباره نوع و نحوه استفاده از این سفید کننده‌ها سؤال کنید.


20- کشیدن سیگار

سیگار و دیگر محصولات دخانی، لکه‌هایی را بر روی دندان‌ها به جای می‌گذارند و موجب بیماری‌های لثه و افتادن دندان‌ها می‌شوند؛ تنباکوی موجود در دخانیات، موجب سرطان دهان، لب و زبان نیز می‌شود.


21- نوشیدن مشروبات الکلی

اسید در مشروبات الکلی، مینای دندان را از بین می‌برد و لکه‌هایی را بر سطح دندان به جای می‌گذارد؛ با استفاده از مواد سفید کننده دندان و خمیر دندان، می‌توانید با این لکه‌ها مبارزه کنید.


22- زیاد خوردن

خوردن بیش از حد در عارضه پرخوری عصبی باعث افزایش پوسیدگی دندان‌ها می‌شود؛ اسیدهای قوی که در اثر استفراغ کردن از دهان خارج می‌شوند، می‌توانند دندان‌ها را ضعیف و شکننده کنند؛ این اسیدها همچنین باعث بوی بد دهان می‌شوند؛ در بیماری پرخوری عصبی (بولیمیا) فرد ابتدا مقدار زیادی غذا می‌خورد و سپس عمداً غذای خورده شده را بالا می‌آورد.

به يک‏جايی از زندگی که رسيدی، می فهمی

Posted: 19 Jan 2013 11:32 AM PST



به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
اوني که زود ميرنجه زود ميره، زود هم برميگرده. ولي اوني که دير ميرنجه دير ميره، اما ديگه برنميگرده ...

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
رنج را نبايد امتداد داد بايد مثل يک چاقو که چيزها را مي‏بره و از ميانشون مي‏گذره از بعضي آدم‏ها بگذري و براي هميشه قائله رنج آور را تمام کني.

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
بزرگ‌ترين مصيبت براي يک انسان اينه که نه سواد کافي براي حرف زدن داشته‌باشه نه شعور لازم براي خاموش ماندن.

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
مهم نيست که چه اندازه مي بخشيم بلکه مهم اينه که در بخشايش ما چه مقدار عشق وجود داره.

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
شايد کسي که روزي با تو خنديده رو از ياد ببري، اما هرگز اوني رو که با تو اشک ريخته، فراموش نکني.

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
توانايي عشق ورزيدن؛ بزرگ‌ترين هنر دنياست.

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
از درد هاي کوچيکه که آدم مي ناله؛ ولي وقتي ضربه سهمگين باشه، لال مي شه.

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
اگر بتوني ديگري را همونطور که هست بپذيري و هنوز عاشقش باشي؛ عشق تو کاملا واقعيه.

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
هميشه وقتي گريه مي کني اوني که آرومت ميکنه دوستت داره اما اوني که با تو گريه ميکنه عاشقته.

به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي
کسي که دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همين بيشتر از اينکه بگه دوستت دارم ميگه مواظب خودت باش.

و بالاخره خواهي فهميد که :

هميشه يک ذره حقيقت پشت هر"فقط يه شوخي بود" هست.

يک کم کنجکاوي پشت "همين طوري پرسيدم" هست.

قدري احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.

مقداري خرد پشت "چه ميدونم" هست.

و اندکي درد پشت "اشکالي نداره" هست.

حکایـت جـاری مـن، تـو، او

Posted: 19 Jan 2013 10:39 AM PST


من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم
تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی
او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا !

من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم
تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست بود
او هر روز بعد از مدرسه کنار خیابان آدامس میفروخت !

معلم گفته بود انشا بنویسید
موضوع این بود علم بهتر است یا ثروت ؟

من نوشته بودم علم بهتر است
مادرم می گفت با علم می توان به ثروت رسید
تو نوشته بودی علم بهتر است
شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی نیازی
او اما انشا ننوشته بود برگه ی او سفید بود
خودکارش روز قبل تمام شده بود !

معلم آن روز او را تنبیه کرد
بقیه بچه ها به او خندیدند
آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد
هیچ کس نفهمید که او چقدر احساس حقارت کرد
خوب معلم نمی دانست او پول خرید یک خودکار را نداشته
شاید معلم هم نمی دانست ثروت و علم گاهی به هم گره می خورند
گاهی نمی شود بی ثروت از علم چیزی نوشت

من در خانه ای بزرگ می شدم که بهار توی حیاطش بوی پیچ امین الدوله می آمد
تو در خانه ای بزرگ می شدی که شب ها در آن بوی دسته گل هایی می پیچید که پدرت برای مادرت می خرید
او اما در خانه ای بزرگ می شد که در و دیوارش بوی سیگار و تریاکی را می داد که پدرش می کشید !

سال های آخر دبیرستان بود
باید آماده می شدیم برای ساختن آینده

من باید بیشتر درس می خواندم و دنبال کلاس های تقویتی بودم
تو تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور برایت آینده ی بهتری را رقم می زد
او اما نه انگیزه داشت نه پول، درس را رها کرده و دنبال کار می گشت

روزنامه چاپ شده بود
هر کس دنبال چیزی در روزنامه می گشت

من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ی قبولی های کنکور جستجو کنم
تو رفتی روزنامه بخری تا دنبال آگهی اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردی
او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در یک نزاع خیابانی کسی را کشته بود !

من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به این فکر کنم که کسی؛ کسی را کشته است
تو آن روز هم مثل همیشه بعد از دیدن عکس های روزنامه آن را به کناری انداختی
او اما آنجا بود در بین صفحات روزنامه !
برای اولین بار بود در زندگی اش که این همه به او توجه شده بود !!!

چند سال گذشت
وقت گرفتن نتایج بود

من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهی ام بودم
تو می خواستی با مدرک پزشکی ات برگردی همان آرزوی دیرینه ی پدرت
او اما هر روز منتظر شنیدن صدور حکم اعدامش بود !

وقت قضاوت بود
جامعه ی ما همیشه قضاوت می کند

من خوشحال بودم که مرا تحسین می کنند
تو به خود می بالیدی که جامعه ات به تو افتخار می کند
او شرمسار بود که سرزنش و نفرینش می کنند !

زندگی ادامه دارد ...
هیچ وقت پایان نمی گیرد ...

من موفقم من میگویم نتیجه ی تلاش خودم است !!!
تو خیلی موفقی تو میگویی نتیجه ی پشت کار خودت است !!!
او اما زیر مشتی خاک است مردم گفتند مقصر خودش است !!!

من، تو، او
هیچگاه در کنار هم نبودیم
هیچگاه یکدیگر را نشناختیم

اما من و تو اگر به جای او بودیم
آخر داستان چگونه بود ؟؟؟

هر روز از كنار مردمانی می گذریم كه یا من اند یا تو و یا او ؛
و به راستی نه موفقیت های من به تمامی از آن من است و نه تقصیرهای او همگی از آن اوست ...

من روزه ام را از روی هوس نشکستم | منصور حلاج

Posted: 19 Jan 2013 10:36 AM PST

به نام خدا ...
همه می دونید که بیماری جزام ذره ذره گوشت و تن را می خوره و یهو می بینید که یکی یک طرف از صورتش کاملا ریخته و نه لپ داره نه گونه ....و از بیرون صورت دندوناش معلومه ....یا یک تیکه از استخوان دستشون معلومه و گوشتاش همه ریخته ....بیمارای جزامی چهره های خیلی خیلی دردناکی دارند .طوری که هر کسی نمی تونه بهشون نگاه کنه ....

الان این افراد خیلی کم شدن و جلو این بیماری داره گرفته میشه ... یه دهکده ای است نزدیک تبریز که اون ادمها را توش نگه داری می کنند ....باورتون میشه وقتی در خواست دادن برای این که چند تا پرستار استخدام کنند تا به اونها غذا بده هیچ کس حاظر نشد ...چرا خیلی ها اومدند تا کار کنند ولی وقتی از نزدیک اون جا را دیدند همه جا زدند .....
در خواست را جهانی دادند .....چند تا راهبه از فرانسه و ایتالیا بلند شدند اومدند واسه پرستاری از این ادما ....
چند تا راهبه !!! اون هم از کشور های دیگه ! .

به هر حال ...

داستان از اون جایی شروع میشه که ...
ظهر یکی از روزهای رمضان بود ....حسین حلاج همیشه برای جزامی ها غذا می برده و اون روز هم ...داشت از خرابه ایی که بیماران جزامی توش زندگی می کردند می گذشت ....جزامی ها داشتند ناهار می خوردند ...ناهار که چه ؟ ته مونده ی غذاهای دیگران و و چیزهایی که تو اشغال ها پیدا کرده بودند و چند تکه نان...یکی از اون ها بلند میشه به حلاج می گه : بفرما ناهار !
- مزاحم نیستم ؟
- نه بفرمایید.
حسین حلاج میشینه پای سفره ....یکی از جزامی ها رو بهش می گه : تو چه جوریه که از ما نمی ترسی ...دوستای تو حتی چندششون می شه از کنار ما رد شند ...ولی تو الان....
حلاج میگه : خب اون ها الان روزه هستند برای همین این جا نمیاند تا دلشون هوس غذا نکنه .
- پس تو که این همه عارفی و خدا پرستی چرا روزه نیستی ؟
- نشد امروز روزه بگیرم دیگه ...

حلاج دست به غذا ها می بره و چند لقمه می خوره ...درست از همون غذا هایی که جزامی ها بهشون دست زده بودند ...

چند لقمه که می خوره بلند میشه و تشکر می کنه و می ره ....

موقع افطار که میشه منصور غذایی به دهنش می زاره و می گه : خدایا روزه من را قبول کن ....
یکی از دوستاش می گه : ولی ما تو را دیدیم که داشتی با جزامی ها ناهار می خوردی

حسین حلاج در جوابش می گه : اون خداست ...روزه ی من برای خداست ...اون می دونه که من اون چند لقمه غذا را از روی گرسنگی و هوس نخوردم ....دل بنده اش را می شکستم روزه ام باطل می شد یا خوردن چند لقمه غذا ؟؟؟

با مواد طبیعی صورت تان را زیبا کنید!

Posted: 19 Jan 2013 10:20 AM PST



داشتن صورت و اندامی زیبا مستلزم تغذیه سالم است. برخی از بهترین راه حل های زیبایی، استفاده ازموادغذایی ساده ای است که در آشپزخانه یا مغازه های عطاری یافت می شود. مهم ترین نکته درباره غذاهای طبیعی این است که این غذاها فاقد مواد نگهدارنده، شیمیایی یا اسانس هایی است که در بسیاری از محصولات تجاری وجود دارد. می توان از این مواد غذایی طبیعی برای معالجه به صورت طبیعی استفاده کرد و البته این مواد غذایی راهی سریع برای رسیدن به زیبایی در خانه هم هستند.

● نوشیدنی دوست پوست شما

چای:

۲ عدد چای کیسه ای را در آب جوش قرار دهید، بعد از تکان دادن به مدت ۱۰ دقیقه قبل از خواب روی چشم هایتان قرار دهید. روش دیگر اینکه ۴ عدد چای کیسه ای بابونه را برداشته و ۵ دقیقه بجوشانید. بعد از آن، صورت خود را بالای ظرف نگه داشته و بخور دهید. در عین حال می توانید چای بابونه فریز شده را در سینی بگذارید تا یخ ببندد. پس از چند دقیقه برداشته و روی صورت تان قرار دهید و آخرین راه اینکه تعدادی گاز استریل را در چای سبز خنک شده خیسانده و روی پوست تان قرار دهید. با این روش پوست تان از هرگونه آلودگی پاک می شود.

تعدادی گاز استریل را در چای سبز خنک شده خیسانده و روی پوست تان قرار دهید. با این روش پوست تان از هرگونه آلودگی پاک می شود

● روغنی شوید

روغن زیتون:

راه های مختلفی برای استفاده از روغن زیتون برای زیبا سازی صورت و دست ها وجود دارد، ازجمله:

۱ یک فنجان روغن زیتون را برای چند ثانیه در مایکروفر گرم کرده و سطوح خشک پوست را با آن ماساژ دهید.

۲ در تشت کوچک لباس، به مقدار کافی روغن زیتون ریخته، ابتدا دست هایتان را ۱۰ دقیقه در آن قرار داده و سپس پاهایتان را در این روغن بگذارید.

۳ شما می توانید از روغن زیتون به عنوان نرم کننده مو هم استفاده کنید. برای این کار باید قبل از استفاده از شامپو، روغن زیتون گرم شده را به مدت ۱۵ دقیقه روی مو بگذارید.

● دوست همیشگی پوست شما

خیار:

از دوران قدیم خواص زیبا سازی خیار و پوست آن کشف شده بود. شما می توانید این راه ها را امتحان کنید:

۱ خیار را ریز کرده و چند قطره آب لیمو به آن اضافه کنید و روی صورت بگذارید.

۲ ۲ حلقه از خیار را بریده و روی پلک هایتان بگذارید، با این کار خستگی چشمانتان برطرف می شود.

۳ می توانید پوست قرمز شده را با مخلوط خیار، روغن زیتون و ماست بی نمک ماساژ دهید.

● پوست و دندان های لیمویی

لیمو:

برای داشتن دندان های براق، یک قاشق چای خوری آب لیموی تازه را با یک قاشق چای خوری جوش شیرین و نصف قاشق چای خوری نمک مخلوط کرده هفته ای یک بار آن را مانند خمیر دندان استفاده کنید.برای سفید و نرم کردن پوست ناهموار آرنج و زانوها هم می توانید از لیمو استفاده کنید. لیمویی را از وسط نصف کرده و هرکدام از آرنج هایتان را برای ۱۵ دقیقه در آن بگذارید یا آب لیمو را گرفته و روی زانوهایتان ب....

● برای آنکه زیبا باشید از این میوه ها غافل نشوید

گوجه فرنگی:

پوست گوجه فرنگی را کنده، آن را ریزریز کنید و بر صورت ب.... گوجه فرنگی خاصیت پاک کنندگی موثر پوست را دارد همچنین باعث بسته شدن منافذ باز پوست می شود.

پرتقال:

آب پرتقال را بگیرید و با یک قاشق سوپ خوری ماست بدون نمک مخلوط کنید. روی صورت به جز اطراف چشم ب.... بعد از ۱۰ دقیقه صورت تان را با آب سرد بشویید.

سیب زمینی:

بهترین راه برای برطرف کردن حلقه های سیاه اطراف چشم، استفاده از سیب زمینی است. سیب زمینی بزرگی را در مخلوط کن بیندازید، آب خمیر به دست آمده را بگیرید و تفاله مانده را ۲ قسمت کرده و برای۱۰ دقیقه روی ۲چشم بگذارید.

زردآلو:

هسته زردآلو را شکسته و با لوسیون بدن ترکیب کنید و هم بزنید تا خمیر یکدستی به دست آید. این خمیر اثر لایه برداری ملایم برای صورت دارد. توجه داشته باشید که هسته زردآلو، هسته محکمی است و هسته شیری رنگ چیزی است که شما به آن احتیاج دارید پس باید هسته زردآلو را بشکنید.

آووکادو:

آووکادوی رسیده را به صورت خمیر درآورده و به عنوان ماسک صورت از آن استفاده کنید. آن را بر صورت ...ه و بعد از ۱۰ دقیقه بشویید. برای رهایی از پف چشم، با استفاده از پارچه ای کتانی، کیسه ای درست کرده، داخل آن را پوره آووکادو بریزید و به آرامی روی چشم ب....

گیلاس:

۱۰ عدد گیلاس نارس را در مخلوط کن بریزید، آب آن را با یک قاشق سوپ خوری جو دوسر خشک مخلوط کنید و به عنوان ماسک ۵ دقیقه روی صورت قرار دهید. برای لایه برداری پوست هم، آب گیلاس را با یک قاشق سوپ خوری نمک دریا مخلوط کرده و با آن پوست را ماساژ دهید.

● کمکی هایی برای زیبایی

سس مایونز:

بعد از استفاده از شامپو، با سس مایونز موهایتان را ماساژ دهید و قبل از شستن اجازه دهید چند دقیقه روی موهایتان بماند. همچنین می توانید به جای محافظ لب از آن استفاده کنید. سس مایونز را روی لب ب... و بعد از ۱۰ دقیقه با آب سرد بشویید.

زنجبیل:

برای ماساژ صورت، زنجبیل را خرد کرده و با لوسیون بدن ترکیب کنید اما یادتان باشد از استفاده آن در ناحیه حساس چشم اجتناب کنید.

تخم مرغ:

برای رفع موقتی چروک صورت می توانید فقط از سفیده تخم مرغ استفاده کنید. آن را با یک قاشق سوپ خوری عسل مخلوط کنید و با حرکت دست به طرف بالا آن را روی صورت و گردن ب.... ۱۵ دقیقه آن را روی پوست بگذارید و سپس با آب گرم بشویید.

زرده تخم مرغ را با یک قاشق سوپ خوری روغن زیتون هم زده، قبل از استفاده از شامپو چند دقیقه روی موهایتان بگذارید. این یک حالت دهنده قوی مو است.

زردچوبه:

۲ قاشق چای خوری پودر زردچوبه را با یک قاشق چای خوری عسل و مقداری آب مخلوط کنید تا خمیر ضخیمی به دست آید. مخلوط را به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه روی صورت گذاشته و بعد از آن با آب بشویید.

● بفرمایید شیر و عسل

شیر:

۱ یک پارچه نخی را در شیر خیس کنید و روی کل صورت آرام فشار دهید. علاوه بر پروتئینی که به صورت می رساند، همه جای آن را کاملا پاک می کند.

۲ شیر را در فریزر قرار داده سپس داخل یک اسپری بریزید و آن را روی پوست ملتهب اسپری کنید.

۳ یک کاسه شیر را به مدت۳۰ ثانیه در مایکروفر گرم کنید، سپس آن را در تشت لباس بریزید. پایتان را نیم ساعت داخل آن بگذارید و بعد از آن از یک سنگ پای خوب استفاده کنید تا پوست های مرده از بین برود.

عسل:

یک قاشق سوپ خوری عسل را با یک قاشق چای خوری آب رقیق کنید. ۱۰ دقیقه آن را در مایکروفر حرارت دهید. بعد از سرد شدن، آن را روی لب هایتان ب... و تا ۱۰ دقیقه بگذارید بماند.برای رفع جوش صورت، یک قاشق چای خوری عسل را در ظرفی بریزید و پارچه کوچک نخی را در عسل زده و روی جوش ها بزنید.

زن ها به چه چيزي راضي مي شوند؟

Posted: 19 Jan 2013 10:04 AM PST


*می‌گويند زن‌ها در موفقيت و پيشرفت شوهرانشان نقش بسزايی دارند.*
*ساعد مراغه‌ای از نخست وزيران دوران پهلوی نقل کرده بود:*
**
*زمانی که نايب کنسول شدم با خوشحالی پيش زنم آمدم و اين خبر داغ را به اطلاع
سرکار خانم رساندم...*
*اما وی با بی‌اعتنايی تمام سری جنباند و گفت «*خاک بر سرت کنند؛ فلانی کنسول
است؛ تو نايب کنسولی؟!*»*
*گذشت و چندی بعد کنسول شديم و رفتيم پيش خانم؛ آن هم با قيافه‌ايی حق به
جانب...*
*باز خانم ما را تحويل نگرفت و گفت «*خاک بر سرت کنند؛ فلانی معاون وزارت امور
خارجه است و تو کنسولی؟!*»*
*شديم معاون وزارت امور خارجه؛ که خانم باز گفت «*خاک بر سرت؛ فلانی وزير امور
خارجه است و تو...؟!*»*
*شديم وزير امور خارجه گفت «*فلانی نخست وزير است... خاک بر سرت کنند!!!*»*
*القصه آنکه شديم نخست وزير و اين بار با گام‌های مطمئن به خانه رفتم و منتظر
بودم که خانم حسابی يکه بخورد و به عذر خواهی بيفتد.*
*تا اين خبر را دادم به من نگاهی کرد؛ سری جنباند و آهی کشيد و گفت:*
«خاک بر سر ملتی که تو نخست وزيرش باشی!!!»

جدیدترین لیست پردرآمد ترین شغل های ایران

Posted: 19 Jan 2013 09:58 AM PST

دلایل بسیاری وجود دارند که باعث می شوند هیچ کس دوست نداشته باشد کسی از میزان دقیق دارایی اش باخبر شود؛ اینها تنها محدود به قشر پردرآمد جامعه هم نمی شود، اگر به دوروبرتان دقت کنید، حتی آدم های کم درآمد هم به طور دقیق به شما نمی گویند چقدر درآمد دارند!
بنابراین پرس و جو درباره پردرآمدترین مشاغل حال حاضر ایران را آغاز کردیم و فهرستی که همراه با توضیح می خوانید حاصل همین جست و جو میان جامعه محافظه کار ایران است!



متخصص کامپیوتر

کسب درآمد مدرن
دیگر حتی در بقالی ها هم روزگار بدون کامپیوتر سر نمی شود. دنیا مدرن شده و در هر کسب و کاری نیاز به استفاده از کامپیوتر وجود دارد. بعضی مشاغل که حتی بدون این وسیله فلج می شوند، نمونه اش همین روزنامه نگاری که اگر کامپیوتر را از تحریریه ها بردارند همه از ناتوانی به گریه می افتند.
در ماه های واپسین سال گذشته بود که چند روزی استفاده از ای میل ها ناممکن شد. بعدها که کارشناسان حوزه فناوری در یک سایت خبری به تحلیل ماجرا پرداختند، آمارهای شگفت آوری از میزان خسارت های اقتصادی بابت همان چند روز مسدودشدن ای میل ها به دست آمد.
در واقع امروز معاملات تجاری مهم و رد و بدل شدن پول در شبکه های بانکی داخل و خارج کشور توسط اینترنت و از طریق کامپیوتر صورت می گیرد. به این ترتیب برمی گردیم به سر خط ماجرا و همان متخصص های کامپیوتر.
درآمد متوسط: سالانه ۳۰ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه ۱۵۰ میلیون تومان


متخصص و جراح زیبایی

دماغ دانه ای ۷ میلیون تومان
قیمت زیباسازی یک بینی در بازار متخصص های این جراحی متفاوت است. ممکن است شما جراح گمنامی را پیدا کنید که با ۵۰۰ هزار تومان هم دماغ شما را زیر تیغ و چکش ببرد اما در بازار حرفه ای ها قیمت از ۲ میلیون تومان شروع می شود و تا ۷ یا ۸ میلیون هم بالا می رود.
معمولا جراح های حرفه ای و سرشناس دو روز در هفته را به عمل جراحی اختصاص می دهند و سایر روزها را در مطب به ویزیت عمل شده ها و افرادی می پردازند که برای جراحی مراجعه می کنند. در آن روز جراحی هم چهار تا پنج فرد در هر روز مورد جراحی قرار می گیرند.
به طور میانگین یعنی هفته ای ۱۶ تا ۲۰ نفر. این ارقام را که ضربدر ماه های سال و قیمت جراحی توسط حرفه ای ها کنید، ارقام ابتدایی مطلب را به دست می آورید. البته این منهای دغدغه های گونه و لب و پوست و… است که آنها هم برای خودشان رقمی می شوند. با احتساب افت و خیزهای بازار، سفرهای سالانه برای شرکت در سمینارها و… ارقام ابتدای مطلب بسیار نزدیک به واقعیت است.
درآمد متوسط: سالانه یک میلیارد و ۱۵۲ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه ۲ میلیارد و ۸۸۰ میلیون تومان


وکیل خانواده

بازهم جدایی!
تقریبا چند سالی از اینکه شغل وکالت – به شکل تخصصی در زمینه طلاق – تبدیل به یکی از حرفه های پردرآمد در جامعه ایرانی شده است می گذرد. میزان حق وکالت دریافتی بستگی به مسائل مختلفی دارد. مثلا اینکه چقدر مهریه کرده باشید یا چقدر مهریه شما باشد و از آن مهم تر، چقدر این جدایی برایتان مهم است.
به هر حال موفقیت در استفاده از موضوع جدایی تنها مختص به اصغر فرهادی با فیلم جدایی نادر از سیمین نیست، وکلا از خیلی سال پیش از بازار مشاغل ایران با «جدایی» اسکار برده اند!
درآمد متوسط: سالانه ۷۲ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه n میلیون تومان بسته به پرونده هایی که گیرتان بیاید


بازیگر سینما و تلویزیون

پول بازی
دیگر تردیدی وجود ندارد که حداقل رقم دریافتی بازیگران مطرح ایران برای بازی در یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی کمتر از ۵۰ میلیون تومان نیست. این رقم بسته به ارزش بازیگر برای گیشه و نوع فیلمی که قرار است در آن به ایفای نقش بپردازد گاهی تا ۲۰۰ میلیون تومان هم می رسد. بعضی بازیگرها دست رد به سینه هیچ تهیه کننده و کارگردان و فیلمنامه ای نمی زنند و این چنین است که مثلا امین حیایی و حامد بهداد مردانی برای تمام فصول پرده سینما در طول سال هستند. اگرچه این هم هست که بازیگرها به ویژه اگر مطرح باشند، خرج بالایی هم برای خودنمایی در جامعه دارند. به هر حال نمی شود که ستاره باشی و پرایدسوار شوی یا گوشی موبایل درپیتی دستت بگیری یا لباس هایت برند نباشد یا… همین دیگر، ستاره بودن خرج هم بسیار دارد.
درآمد متوسط: سالانه ۱۵۰ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه ۵۰۰ میلیون تومان


مربی و بازیکن فوتبال

از ۷۷۷ به ۹۹۹ میلیون
وضعیت پرداخت دستمزد بازیکنان و مربیان فوتبال در ایران شاید در حد سایر کشورهای مطرح در قاره آسیا نباشد اما بازهم بازیکنان و مربیان طراز اول فوتبال سالانه کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان دریافت نمی کنند. این البته منهای پاداش هایی است که در طول فصل به دلایل مختلف دریافت می کنند. بازیکنان سطح اول فوتبال ایران تازه این امکان را هم دارند که با یک یا دو فصل بازی در تیم های عربی پول خوبی به جیب بزنند. علاوه بر این بازیکنان و مربیان فوتبال به دلیل محبوبیت در جامعه معمولا از امتیازهایی برخوردار می شوند که شامل حال سایر اقشار نمی شود. مثلا چه کسی حاضر نیست به یک بازیکن محبوب فوتبال در زمان خرید خودرو تخفیف ویژه بدهد؟ تازه اینکه چیزی نیست، بعضی ها حتی خودرو هم هدیه می دهند!

تاریخ مرموز

Posted: 19 Jan 2013 09:40 AM PST




!Weird but true
حقایق حیرت آور
History Mystery
تاریخ مرموز


Have a history teacher explain this ----- if they can
.
از یک استاد تاریخ بخواهید این حقایق را شرح دهد....اگر بتواند





Abraham Lincoln was elected to Congress in 1846.
John F. Kennedy was elected to Congress in 1946
آبراهام لینکلن در سال 1846 به سنا را یافت
جان. اف. کندی در سال1946 به سنا راه یافت

Abraham Lincoln was elected President in 1860.
John F. Kennedy was elected President in 1960.
آبراهام لینکن در سال 1860 به ریاست جمهوری انتخاب شد
جان. اف. کندی در سال 1960 به ریاست جمهوری انتخاب شد

Both were particularly concerned with civil rights.
Both wives lost their children while living in the White House.
هر دو توجه خاص به حقوق بشر داشتند.
همسر هر دو در زمان زندگی در کاخ سفید فرزندشان را ازدست دادند

Both Presidents were shot on a Friday.
Both Presidents were shot in the head
هر دو رئیس جمهور در روز جمعه ترور شدند
تیر به سر هر دو رئیس جمهور اصابت کرد

Now it gets really weird.
حالا واقعاً حیرت آور می شود

Lincoln 's secretary was named Kennedy.
Kennedy's Secretary was named Lincoln .
اسم منشی لینکلن کندی بود
اسم منشی کندی لینکلن بود

Both were assassinated by Southerners.
Both were succeeded by Southerners named Johnson.

هر دو توسط جنوبی ها ترور شدند
جانشین هر دو یک جنوبی به نام جانسون بودند

Andrew Johnson, who succeeded Lincoln, was born in 1808.
Lyndon Johnson, who succeeded Kennedy, was born in 1908.
اندرو جانسون که جانشین لینکلن شد در سال 1808 به دنیا آمده بود
لیندن جانسون که جانشین کندی شد در سال 1908 به دنیا آمده بود



John Wilkes Booth, who assassinated Lincoln, was born in 1839.
جان ویلکس بوتس که لینکلن را ترور کرد متولد 1839 بود
Lee Harvey Oswald, who assassinated Kennedy, was born in
1939
لی هاروی اسوالد که کندی را ترور کرد متولد1939
بود




Both assassins were known by their three names.
Both names are composed of fifteen letters.
هر دو تروریست دارای نام سه کلمه ای بودند
نام هر دو از 15حرفي تشکیل شده بود

Now hang on to your seat.
حالا محکم روی صندلی بنشینید

Lincoln was shot at the theater named 'Ford'.
Kennedy was shot in a car called
' Lincoln ' made by 'Ford'.

لینکلن در تآتری به نام فورد ترور شد
کندی در اتومبیلی به نام لینکلن ساخت کارخانه فورد ترورشد

Lincoln was shot in a theater and his assassin ran and hid in a warehouse.
لینکلن در تآتر ترور شد و قاتل فرار کرد و در یک انبار مخفی شد
Kennedy was shot from a warehouse and his assassin ran and hid in a theater.
کندی از داخل یک انبار ترور شد و قاتل فرار کرد و در یک تاتر مخفی شد


Booth and Oswald were assassinated before their trials.
هر دو تروریست قبل از محاکمه ترور شدند
WHO FIGURED THIS OUT?
چه کسی می توانست اینها را تصور کند

INCREDIBLE
باور نکردنی ست

1) Fold a NEW $20 bill in half...
1- یک اسکناس 20 دلاری را از وسط تا کنید


2) Fold again, taking care to fold it exactly as below
2- دوباره دقیقاً مطابق شکل زیر تا کنید

3) Fold the other end, exactly as before
انتهای دیگر را نیز دقیقاً مثل قبل تا کنید


4) Now, simply turn it over...
4- حالا اسکناس را برگردانید



What a coincidence! A simple geometric fold creates a catastrophic premonition printed on all $20 bills!!!
عجب تصادفی! یک تا کردن هندسی فجایع بزرگی را
روی اسکناس بیست دلاری ثبت کرده است

COINCIDENCE?
تصادفی است؟

YOU DECIDE
خودتان تصمیم بگیرید

As if that wasn't enough...
Here is what you've seen...
ظاهراً هنوز کافی نیست...
حالا دقت کنید چی می بینید

Firstly The Pentagon on fire...
اولاً پنتاگون در حال آتش سوزی
https://mail.google.com/mail/ca/?ui=2&ik=1bb7486f8b&view=att&th=13c1b39f2ddb5f3c&attid=0.11&disp=emb&realattid=b3ac315d9583181b_0.1.12&zw&atsh=1" alt="" />


Then The Twin Towers.
بعد برجهای دوقلو

.And now .. look at this!
و حالا... به این نگاه کنید


TRIPLE COINCIDENCE ON A SIMPL E $20 BILL
سه اتفاق روی یک بیست دلاری عادی

Disaster (Pentagon)
فاجعه پنتاگون
Disaster ( Twin Towers )
فاجعه برجهای دوقلو
Disaster (Osama)???
فاجعه اوسامه؟؟؟


It gets even better 9 + 11 = $20!
جالب تر از هم اینکه 11+ 9 = 20


Creepy huh? Send this to as many people as you can, cause:
مو بر اندام آدم راست می شود. این مطلب را برای هر تعداد از دوستان خود بنویسید


Hey, this is one history lesson most people probably will not mind reading!
هی، این یک درس تاریخی است که اکثر مردم احتمالاً
زحمت خواندن آن را به خود نمی دهند
مترجم: کامران دبیری

كتاب "قحطي بزرگ" 10 ميليون ايراني به دست بريتانياي كبير

Posted: 19 Jan 2013 08:47 AM PST




آيا مي‌دانيد هولوكاست واقعي در ايران رخ داده است؟ از قحطي بزرگ در ايران چه مي‌دانيد؟ آيا مي‌دانيد مابين سالهاي 1917 تا 1919 بيش از 40 درصد جمعيت ايران جان خود را از دست دادند؟ براي آشنايي با چگونگي هولوكاست 10 ميليون ايراني با طراحي بريتانيا، با گزارش ويژه مشرق همراه شويد.
به گزارش جهان به نقل از مشرق؛ طي سال‌هاي 1917 تا 1919 ايران با وجود اعلام بي طرفي در جنگ جهاني اول، بيشترين آسيب را از اين جنگ ويرانگر ديد و در حدود نيمي از جمعيت كشور قرباني مطامع كشورهاي بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. اسناد اين قتل عام قريب به 10 ميليون نفري همچنان در رديف اسناد طبقه بندي شده و سري انگلستان قرار دارد و اين كشور هنوز هم از انتشار آن‌ها ممانعت مي‌كند. گزارش زير با توجه به كتاب "قحطي بزرگ" نوشته دكتر محمد علي مجد نوشته شده است كه يكي از منابع انگشت شمار موجود درباره هولوكاست 10 ميليون نفري ايرانيان بوده و با استناد به اظهارات شاهدان و برخي اسناد تاريخي در دسترس نوشته شده است. عكس‌هاي مربوط به تلفات قحطي برگرفته از كتاب دكتر مجد و ديگر منابع تاريخي است.
با كشته شدن وليعهد اتريش در سال 1914 جرقه جنگ جهاني اول زده شد. كشورهاي روسيه، فرانسه و بريتانيا تحت عنوان "دول متفق" و كشورهاي اتريش و آلمان به عنوان "دول محور" آغاز شد و سپس عثماني، ايتاليا و ژاپن نيز با پيوستن به اين گروه، ميدان جنگ را به آسيا و خاورميانه نيز گسترش دادند.
در زمان آغاز جنگ جهاني اول، وضعيت داخلي ايران بسيار متزلزل بود. اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادي و سياسي و مداخله بدون حد و مرز قدرتهاي خارجي، ايران را تا آستانه يك دولت ورشكسته پيش برد. هشت روز پس از تاجگذاري احمدشاه قاجار، جنگ جهاني اول آغاز شد و مستوفي الممالك نخست وزير ايران رسما موضع بي طرفانه ايران را به دول متخاصم اعلام نمود.

احمدشاه، شاه بي كفايت ايران در 18 سالگي تاجگذاري كرد
با وجود اعلام بي طرفي ايران، نيروهاي متخاصم انگليس و روس از نقاط مختلف وارد كشور شدند. جدا از دلايل ژئوپلتيك و منابع حياتي ايران كه براي ادامه جنگ ضروري بود، يكي از دلايل اين تعرض به ايران، شكل گيري احساسات همسو با آلمان از طريق يكي از مقامات دربار بود و بريتانيا از بيم وقوع كودتاي آلماني در ايران، نيروهاي خود را تا پشت دروازه‌هاي پايتخت پيش آورد.

ورود نيروهاي متفقين - روس و انگليس - به ايران
دولت عثماني نيز با بهانه تراشي در مورد حضور نيروهاي روس در آذربايجان، از مرزهاي شمال غرب نيروهاي خود را وارد كشور كرده و توقف نقض بي طرفي را به خروج روسيه از آذربايجان موكول كرد. قواي روس در شهرهاي آذربايجان، اردبيل، قزوين و انزلي، حضور داشتند و بخشهايي از جنوب كشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نيز در اشغال نيروي انگليس بود.
همچنين واحدهايي از سربازان انگليسي به همراه نيروهاي هندي تحت امر خود از بحرين وارد آبادان شدند و اين شهر را اشغال كردند. عمده ‏ترين توجيه ورود اين نيروي نظامي، ضرورت محافظت از تأسيسات استخراج نفت در منطقه خوزستان بود.
با انقلاب اكتبر 1917 روسيه، نيروهاي روس از ايران خارج شدند و انگليس برنامه ريزي خود براي پر كردن جاي اين نيروها را با بزرگ نمايي خطر آلمان‌ها و عثماني آغاز كرد و بدين ترتيب انگليسي‌ها از سال 1917 ايران را تحت اشغال خود درآوردند.
به گزارش مشرق، حكومت مركزي صرف نظر از معضلات سياسي، با بحرانهاي متعددي در ابعاد اقتصادي نيز مواجه بود و به دلايل گوناگون از جمله: دخالت بيگانگان، درگيريهاي سياسي جناحهاي حاكم، بي لياقتي و فساد جمعي از دولتمردان، فقر و محروميت توده ‏هاي مردم كه به طرز اعجاب‏ انگيري رو به گسترش بود، اوضاع نابسامان موجود را پيچيده‌تر كرده بود.

اجساد گرسنگان در گوشه و كنار كوچه و بازار هيزم وار بر روي هم انباشته شده بود
در همين زمان قحطي در ايران بيداد مي‌كرد و همه روزه كودكان، زنان و سالمندان بسياري را به كام مرگ مي‌كشاند. نيروهاي اشغالگر انگليس تمامي منابع و توليدات كشاورزي را براي گذران نياز نظاميان در جنگ خود، خريداري كرده و احتكار مي‌كردند. عجيب‌تر اينكه ارتش بريتانيا مانع از واردات مواد غذايي از بين النهرين و هند و حتي از آمريكا به ايران شد.
سربازان انگليسي علاوه بر اين بدليل عدم رعايت بهداشت موجب شيوع بيماري‌هايي نظير آنفولانزا و وبا در ايران شدند كه بدليل قحطي و عدم توانايي مردم براي مقاومت در برابر بيماري‌ها، مبتلايان جان خود را از دست مي‌دادند.
جعفر شهري نويسنده و شاهد اين قحطي بزرگ مي‌نويسد: "در همين قحطي نيز بود كه نيمي از جمعيت پايتخت از گرسنگي تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و كنار كوچه و بازار هيزم‏ وار بر روي هم انباشته شده، كفن و دفن آنها ميسر نمي‏گرديد و قيمت گندم از خرواري 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسيده، هنوز دارندگان و محتكران آنها حاضر به فروش نمي‏شدند."
ميرزا خليل خان ثقفي - پزشك دربار - در خاطرات خود از اوضاع حاكم بر تهران مي‌گويد كه نشان دهنده عمق فاجعه در پايتخت است:
"از يكي از گذرگاه‌هاي تهران عبور مي‏كردم. به بازارچه‌اي رسيدم كه در آنجا دكان دمپخت‌پزي بود. رو به روي آن دكان، دو نفر زن پشت به ديوار ايستاده بودند. يكي از آنها پيرزني بود صغيرالجثه و ديگري زني جوان و بلندقامت. پيرزن كه صورتش باز بود و كاسه گليني در دست داشت، گريه‏ كنان گفت: اي آقا، به من و اين دختر بدبختم رحم كنيد؛ يك چارك از اين دمپخت خريده و به ما بدهيد، مدتي است كه هيچ كدام غذا نخورده‌ايم و نزديك است از گرسنگي هلاك شويم.
گفتم: قيمت يك چارك دمپخت چقدر است تا هر قدر پولش شد، بدهم خودتان بخريد. گفتند: نه آقا، شما بخريد و به ما بدهيد چون ما زن هستيم، فروشنده ممكن است دمپخت را كم كشيده و ما متضرر شويم. يك چارك دمپخت خريده و در كاسه آنها ريختم. همان جا مشغول خوردن شدند و به طوري سريع اين كار را انجام دادند كه من هنوز فكر خود را درباره وضع آنها تمام نكرده بودم، ديدم كه دمپخت را تمام كردند. گفتم: اگر سير نشده‌ايد يك چارك ديگر برايتان بخرم، گفتند: آري بخريد و مرحمت كنيد، خداوند به شما اجر خير بدهد و سايه‏ تان را از سر اهل و عيالتان كم نكند.

قحطي بزرگ در ايران مردم را به مردار خواري وا داشته بود
از آنجا گذشتم و رسيدم به گذرِ تقي خان. در گذر تقي خان يك دكان شيربرنج فروشي بود. در روي بساط يك مجموعه بزرگ شيربرنج بود كه تقريباَ ثلثي از آن فروخته شد و يك كاسه شيره با بشقابهاي خالي و چند عدد قاشق نيز در روي بساط گذاشته بودند. من از وسط كوچه رو به بالا حركت مي‏كردم و نزديك بود به دكان برسم كه ناگهان در طرف مقابلم چشمم به دختري افتاد كه در كنار ديواري ايستاده و چشم به من دوخته بود.
دفعتاَ نگاهش از سوي من برگشت و به بساط شيربرنج فروشي افتاد. آن دختر، شش، هفت سال بيشتر نداشت. لباسها و چادرش پاره پاره بود و چشمان و ابروانش سياه و با وصف آن اندام لاغر و چهره زرد كه تقريباَ به رنگ كاه درآمده بود بسيار خوشگل و زيبا بود. همين كه نگاهش به شيربرنج افتاد لرزشي بسيار شديد در تمام اندامش پديدار گشت و دستهاي خود را به حال التماس به جانب من و دكان شيربرنج فروشي كه هر دو در يك امتداد قرار گرفته بوديم دراز كرد و خواست اشاره ‏كنان چيزي بگويد اما قوت و طاقتش تمام شد و در حالي كه صداي نامفهومي شبيه به ناله از سينه ‏اش بيرون آمده، به روي زمين افتاد و ضعف كرد.
من فوراَ به صاحب دكان دستور دادم كه يك بشقاب شيربرنج كه رويش شيره هم ريخته بود آورده و چند قاشقي به آن دختر خورانديم. پس از اينكه اندكي حالش به جا آمد و توانست حرف بزند. گفت: ديگر نمي‏خورم، باقي اين شيربرنج را بدهيد ببرم براي مادرم تا او بخورد و مثل پدرم از گرسنگي نميرد.»

نيروهاي انگليس تمام محصولات كشاورزي را با قيمت بالا از كشاورزان مي‌خريدند و براي سربازان خود احتكار مي‌كردند
محمد قلي مجد در كتاب "قحطي بزرگ" خود مي‌نويسد: بر اثر چنين فاجعه عظيمي بود كه جامعه ايراني به شدت فروپاشيد و استعمار بريتانيا توانست به سادگي حكومت دست نشانده خود را در قالب كودتاي 1299 بر ايران تحميل كند. مجد چنين نتيجه ميگيرد: «هيچ ترديدي نيست كه انگليسيها از قحطي و نسل كشي به عنوان وسيله‌اي براي سلطه بر ايران استفاده ميكردند.
احمدشاه بزرگترين محتكر غلات در زمان قحطي بود
بدتر از هر مصيبت ديگر، مشاركت شاه و جمعي از حواريون او در احتكار مايحتاج عمومي است كه نشان از بي مايگي و بي اعتنايي به تنگدستي مردم به روزگار اشغال كشورش از سوي اجانب دارد. در اين برهه ميرزا حسن خان مستوفي‏ الممالك با جديت و تلاش فراوان، به رغم درگير شدن با عوامل آشكار و نهان انگليس و روس، با وضع برناميه‌اي درصدد نجات هموطنان خود از اين وضع آشفته، مقابله با محتكران و اتخاذ تدابيري براي خريد عادلانه ارزاق عمومي به ويژه گندم، برنج، جو و توزيع آن ميان هموطنان بود.

احمدشاه با وجود قحطي فراگير حاضر به توزيع گندم‌هاي انبار شده در ميان مردم نبود
يكي از محتكران عمده غلات، احمدشاه جوان بود كه تن به پيشنهاد خريد منصفانه رئيس‏ الوزراي خود نيز نمي‏داد و مقادير زيادي گندم و جو در انبارها ذخيره كرده بود. شاه قاجار در برابر پيشنهادهاي خريد صدراعظم خود اظهار مي‏داشت «جز به قيمت روز به صورت ديگر حاضر براي فروش نيستم».

در زمان قحطي نانوايان و خانه داران از جو و ساير غلات به جاي گندم استفاده مي‌كردند شاه قاجار گندم مورد نياز مردم براي پخت نان را جز به قيمت روز نمي‌فروخت
در زمان قحطي، شكل همه عوض شده و مردم ديگر به انسان شباهتي نداشتند. همه با چشماني گود افتاده چهار دست و پا مي‌خزيدند و علف و ريشه درختان را مي‌خوردند. هر چه از جاندار و بي جان در دسترس بود به غذاي مردم تبديل شده بود. سگ، گربه، كلاغ، موش، خر و...
داناهو افسر شناخته شده اطلاعات نظامي انگلستان و نماينده سياسي آن دولت در غرب ايران در سالهاي 1918 و 1919 درباره قحطي درغرب ايران اينگونه مي‌نويسد:
"اجساد چروكيده زنان و مردان، پشته شده و در معابر عمومي افتاده‌اند. در ميان انگشتان چروكيده آنان همچنان مشتي علف كه از كنار جاده كنده‌اند و يا ريشه‌هايي كه از مزارع در آورده‌اند به چشم مي‌خورد؛ با اين علفها مي‌خواستند رنج ناشي از قحطي و مرگ را تاب بياورند. در جايي ديگر، پابرهنه‌اي با چشمان گود افتاده كه ديگر شباهت چنداني به انسان نداشت، چهار دست و پا روي جاده جلوي خودرويي كه نزديك مي‌شد مي‌خزيد و در حالي كه ناي حرف زدن نداشت با اشاراتي براي لقمه ناني التماس مي‌كرد."
قحطي 1917؛ بزرگترين فاجعه تاريخ ايران
قحطي بزرگ ايران در سالهاي 1917 تا 1919 از حمله مغول در قرن سيزدهم ميلادي نيز بسيار عظيم‌تر بوده است.
از گزارش‌هاي مطبوعات آن زمان كاملا روشن است كه در تابستان 1917 ايران در آستانه قحطي قرار داشت و برداشت محصولات تنها وقفه‌اي كوتاه در آن ايجاد كرده بود. روزنامه ايران در 18 اوت 1917 چنين گزارش مي‌دهد: «بر اثر تلاش‌هاي دولت، هم‌اكنون مقدار قابل توجهي غله در حال ورود به شهر است و ديروز قيمت جو در هر خروار از 35 تومان به 30 تومان كاهش يافت». اما اين تسكيني گذرا بود. ايران در 21 سپتامبر 1917 مي‌نويسد: «نبود غله دارد در سراسر ايران قحطي به وجود مي‌آورد. تاثير كمبود غله بويژه در كاشان مشهود است و هيچ ترفندي نمي‌تواند اوضاع را بهتر كند، زيرا حمل غله از قم يا سلطان‌آباد به كاشان ممنوع است و مازاد غله اين مناطق به شهرهاي شمالي ارسال مي‌شود».

بدليل ممنوعيت ورود غله از قم و سلطان آباد به كاشان بسياري از مردم اين شهر گرسنگي كشته شدند
«جان لارنس كالدول» در گزارشي با عنوان «فقر و رنج در ايران» به تاريخ 4 اكتبر 1917 به تشريح قحطي فزاينده پرداخته و مي‌نويسد: «كمبود مواد غذايي، بويژه گندم و انواع نان، سراسر ايران بويژه مناطق شمالي و حاشيه‌اي و نيز تهران را چنان در برگرفته كه پيش‌ از آغاز زمستان، فقر و رنج وسيعي پديد آمده است. ترديدي نيست كه زمستان امسال مرگ و گرسنگي چند برابر خواهد شد... حتي در اين موقع از سال، قيمت ارزاق به بالاترين حد خود طي چندين سال گذشته رسيده و كمبود غله و ميوه‌جات حقيقتا هشداردهنده است».
گرسنگي فراگير در تمام نقاط ايران
مجد در كتاب خود با اشاره به تلگراف‌ها و مكتابات موجود و همچنين روزنامه‌هاي آن روز از فراگير شدن قحطي در تمام نقاط كشور اينگونه مي‌نويسد:
از ژانويه 1918، كارد به استخوان رسيد. در گزارش روزنامه رعد در يازدهم ژانويه 1918 چنين آمده است: «به گزارش نظميه، هفته گذشته 51 نفر بر اثر گرسنگي و سرما در خيابان‌هاي تهران جان باخته‌اند». در همين مقاله به اقدامات امدادي انجام گرفته براي مقابله با قحطي در تهران اشاره شده است: «تا پايان دسامبر، كميته مركزي صدقات اقدامات زير را براي فقراي شهر به انجام رسانده است: اختصاص باغ اعتماد حضور با اتاق‌هاي زياد و با اسباب و اثاثيه مورد نياز و گرمايش براي اقامت مستمندان، اختصاص باغ مجزايي براي زنان مستمند و كودكان، پناه دادن به يك‌هزار نفر ايجاد يك حمام براي آنها، تأمين البسه مورد نياز، تأمين جيره روزانه براي چاي، آش و برنج، معالجه بيماران، نگهداري از زنان باردار و تأمين شير نوزادان يتيم، تأسيس يك مريضخانه 30 تختخوابي، ايجاد كارخانه‌اي براي قاليبافي زنان و كودكان كه تاكنون 8 دستگاه دار قاليبافي در حال كار در آن مستقر شده است و تعيين معلمي براي تعليم علوم ديني به كودكان».
رعد در بيستم ژانويه درباره بيماري و گرسنگي مي‌نويسد: «در چند روز گذشته تعدادي بر اثر وبا در بارفروش و ديگر نقاط نزديك درياي خزر درگذشته‌اند».

اجساد قربانيان بيماري و گرسنگي در گوشه كنار شهرها و جاده‌ها ديده مي‌شد
رعد در 28 ژانويه درباره اوضاع قم مي‌نويسد: «اوضاع شهر قم از نظر مواد غذايي اسفبار است. طي هفته گذشته، بيش از 50 نفر بر اثر گرسنگي و سرما جان باخته‌اند و تعدادي از آنها هنوز دفن نشده‌اند. برخي از مردم براي غذايشان تنها خون گوسفند در دسترس دارند».
اين روزنامه در شماره 29 ژانويه درباره پيشنهاد گشايش نانوايي‌هاي دولتي در تهران مي‌نويسد: «دولت بنا دارد 20 دكان نانوايي براي فروش نان ارزان به فقرا باز كند و نانوايان ديگر هم مي‌توانند به هر قيمت كه بخواهند نان بفروشند». رعد در 5 فوريه 1918 درباره آمار مرگ و مير در خيابان‌هاي تهران مي‌نويسد: «حاكم تهران به وزارت داخله گزارش داده است، طي 20 روز گذشته تعداد مردگان بويژه به‌خاطر قحطي در تهران به 520 نفر رسيده است، يعني به‌طور متوسط در هر روز 36 نفر».
كالدول در تلگرافي به تاريخ 22 ژانويه 1918، چنين گزارش مي‌كند: «در شهر‌هاي گوناگون به امداد فوري نياز است. روزانه چندين مرگ گزارش مي‌شود. در ولاياتي كه دولت ايران قيمت‌هاي خاصي را تعيين كرده حجم محدودي از گندم، برنج و ديگر مواد غذايي را مي‌توان خريد.

زنان روزها در صف نانوايي منتظر دريافت نان بودند و نهايتا بسياري از آنها دست خالي و گرسنه باز ميگشتند
سخت‌ترين مشكل، تأمين امكانات دارويي و پزشكي است. واردات مواد غذايي اگر غيرممكن نباشد بسيار سخت است. قيمت‌ها گزافند، گندم هر بوشل 15 تا 20 دلار... مردم و مقامات مسؤول با هم همكاري مي‌كنند اما موضوع از توان آنها به تنهايي خارج است. سازمان‌هاي محلي ماهانه 20 هزار دلار در تهران هزينه مي‌كنند اما اين مقدار تنها نياز 10 درصد نيازمندان شهر را پاسخ مي‌دهد. در ديگر ولايات نيز شرايط به همين منوال است».
كالدول در اول فوريه 1918 اينگونه تلگراف مي‌زند: «مشكل قحطي كاهش نيافته است». كالدول در گزارش مطبوعاتي ديگري برخي اخبار قحطي را در اختيار مطبوعات قرار مي‌دهد. در 14 فوريه 1918، دكتر ساموئل جردن، رئيس كالج آمريكا در تلگرافي چنين مي‌نويسد: «تنها در تهران 40‌هزار بينوا وجود دارد. مردم، مردار حيوانات را مي‌خورند. زنان نوزادان خود را سر راه مي‌گذارند».
گزاش‌هاي وايت و ساوترد
در ماه آوريل 1918، فرانسيس وايت دبير سفارت آمريكا از بغداد به تهران سفر مي‌كند. كالدول مي‌نويسد: " مفتخرا به ضميمه، يادداشت دبير سفارت را كه حاوي اطلاعاتي است كه نامبرده طي سفر خود از بغداد به تهران گردآوري كرده و ممكن است مورد علاقه آن وزارتخانه قرار گيرد، ارسال مي‌كنم." وايت وضع گرسنگي را چنين تشريح مي‌كند:
در سرتاسر جاده‌ها كودكان لخت ديده مي‌شوند كه فقط پوست و استخوان اند. قطر ساقهايشان بيش از سه اينچ نيست و صورتشان مانند پيرمردان و پيرزنان هشتاد ساله تكيده و چروكيده است. همه جا كمبود ديده مي‌شود و مردم ناگزيرند علف و يونجه بخورند و حتي دانه‌ها را از سرگين سطح جاده جمع مي‌كنند تا نان درست كنند. در همدان چندين مورد ديده شد كه گوشت انسان مي‌خورند و ديدن صحنه درگيري كودكان و سگها بر سر جسد و يا بدست آوردن زباله‌هايي كه به خيابان‌ها ريخته مي‌شود عجيب نيست.
قحطي و وبا، بهار 1918
در بهار 1918، قحطي شدت گرفت. در اول مارس 1918، كالدول تلگراف زير را مخابره كرد: "كابينه به علت اوضاع سياسي و قحطي استعفا مي‌دهد." در شانزدهم مارس 1918، شولر دبير كميته امداد آمريكا در ايران به چارلز ويكري در نيويورك چنين تلگراف مي‌زند كه: "وضع نگران كننده اضطراري ادامه دارد. صدها نفر مرده‌اند. غذاي نزديك به بيست هزار نفر در تهران تامين شده اما كارهاي امدادي به مشهد، همدان، قزوين، كرمانشاه و سلطان آباد نيز تسري يافته است." در 17 آوريل كالدول تلگراف مي‌زند كه: "گرسنگي شدت گرفته و ناآرامي در شمال غرب ايران افزايش يافته است."

اين اوضاع اسفبار بهار 1918 در مروسله‌اي از سوي كالدول توصيف شده است. به رغم فعاليت‌هاي وسيع كميته امداد نجات و تغذيه بيش از هزاران گرسنه، كالدول مي‌گويد:
هزاران نفر كه كمك به آن‌ها ميسر نشد به علت گرسنگي و بيماري به ويژه در تهران، مشهد و همدان جان خود را از دست دادند. اطلاعات موثق حاكي از آن است كه فلاكت و گرسنگي چنان مهيب است كه صدها نفر از مردم از علف و حيوانات مرده تغذيه كرده‌اند و حتي گاه از گوشت انسان‌ها نيز خورده‌اند... فلاكت گسترده حتي بر شهرهاي كوچك و هزاران روستاي ايران حاكم بوده است.
اما دسترسي به اين اماكن به سبب فقدان تسهيلات حمل مواد غذايي به اين نواحي دور افتاده كوهستاني و متروك تقريبا غيرممكن است. به نظر مي‌رسد ايرانيان اصيل به ديدن مرگ درفجيع‌ترين شكل آن، يعني مرگ در اثر گرسنگي، عادت كرده‌اند. و حتي خارجيان اينجا تا حدودي به سبب مشاهده فلاكت فراگير در مقابل آن مقاوم شده‌اند.
يك شاهد عيني ايراني در خاطراتش شمار افرادي كه در سال نخست قحطي در تهران به علت گرسنگي جان خود را از دست دادند دست كم سي هزار نفر مي‌داند و مي‌گويد اجساد در كوچه‌ها و خيابانهاي پايتخت پراكنده بودند. به علاوه، در مرده شويخانه نيز اجساد روي هم انباشته شده و در گورهاي دسته جمعي دفن مي‌شدند. هر جا كه قحطي از بين مي‌رفت، وبا و تيفوئيد شروع مي‌شد.

چند تن از افسران بريتانيايي حاضر در ايران در زمان قحطي بزرگ
سرگرد داناهو در خاطرات خود مي‌گويد:
بريتانيايي‌ها در تأمين آذوقه مردم همدان هم بسيار ضعيف عمل كردند. به گفته داناهو: در اين زمان شمار مرگ و مير به علت گرسنگي افزايش يافته بود و نان كه تنها غذاي فقرا و وعده اصلي غذاي آنان به شمار مي‌آمد به شدت گران شده و به 14 قران در هر من رسيده بود. همدان به شهر وحشت تبديل شده بود.
نبود دولت مقتدر تشديد كننده احتكار و گراني
طي تابستان و پاييز 1918، به رغم محصول خوب، قحطي با همان شدت ادامه يافت. كالدول در تاريخ 22 ژوئن 1918، در مورد بهاي اقلام ضروري در فصل برداشت محصول چنين گزارش مي‌دهد: " گندم براي هر بوشل 12 – 15 دلار، جو هر بوشل 7 -9 دلار و برنج هر پوند 55 سنت... بود. از ديدگاه كالدول اين قيمتها حاكي از كمبود آذوقه و قحطي در فصل برداشت محصول ايران است.
كالدول سپس در صدد يافتن علل افزايش قيمت‌ها برمي‌آيد:
شرح موقعيت دوگانه طبقه فقير ايران كه در ميان انبوه محصول دچار گرسنگي بودند به اين توضيح نياز دارد. صرف نظر از ذخايري كه قشون خارجي در ايران خريداري كردند، محصول 1917 احتمالا براي تامين آذوقه جمعيت كشور كافي بود، اما به علت نبود دولت مقتدر و در حقيقت به دليل نبود هيچ دولتي، محصولات محدود گندم و جو را كه اقلام اصلي غذاي فقراست، انبار و احتكار كردند تا قيمت‌ها بشدت افزايش يافت.
بهبود اوضاع تهران در بهار 1919
رالف ايچ بادر كنسول آمريكا در گزارش هفتم اكتبر 1918 خود با اشاره به انتصاب لامبرت موليتور بلژيكي به سمت ناظر مواد غذايي در تهران و حومه مي‌گويد:
به وي اختيار تام داده‌اند تا به وضعيت غذايي رسيدگي كند. تلاش مي‌شود انبارهاي غله دولتي را پر كنند و همين منظور دستور داده‌اند نيمي از كل گندم وارد شده به تهران را به قيمت فعلي بازار به ناظر مواد غذايي تحويل دهند. تمام ولايات با سرعت تمام گندم خريداري مي‌شود و كشاورزاني كه محصول خود را به دولت نميفروشند، هر ماه 10 درصد گندم خود را غرامت مي‌دهند.
كاهش جمعيت ايران 1914 – 1919
مقايسه جمعيت ايران بين سال‌هاي 1914 و 1919 حاكي از آن است كه حدود ده ميليون نفر طي اين سال‌ها به علت قحطي و بيماري جان خود را از دست دادند. بر خلاف ادعاي برخي نويسندگان قبل از جنگ جهاني اول، كه جمعيت ايران را فقط ده ميليون نفر اعلام كرده‌اند، ادعايي كه برخي از نشريات انگليسي در دهه‌هاي 60 تا 70 تكرار كرده‌اند، جمعيت واقعي ايران دست كم نزديك به 20 ميليون نفر بوده است. و در سال 1919 اين رقم به 11 ميليون رسيد. چهارسال طول كشيده بود تا ايران به جمعيت سال 1914 رسيد و تا پيش از سال 1956 جمعيت ايران به اين رقم نرسيد. قحطي سال‌هاي 1917 – 1919 به يقين بزرگترين فاجعه تاريخ ايران و شايد فجيع‌ترين نسل كشي قرن بيستم بوده است.

ايران با وجود اعلام بي طرفي،نيمي از جمعيت خود را بر اثر جنگ جهاني اول از دست داد
جمعيت ايران در سال 1914
براي مقامات آمريكايي مقيم ايران در سال‌هاي پيش از جنگ جهاني اول، تلاش زيركانه روس‌ها و انگليس‌ها براي كم تخمين زدن و اندك جلوه دادن جمعيت ايران كاملا ملموس است. دبليو مورگان شوستر مدير كل آمريكايي ماليه ايران در خصوص جمعيت ايران در اوايل قرن بيستم چنين مي‌نويسد:
"درمورد جمعيت ايران به نحو عجيبي آمار نادرست ارائه مي‌دهند: آمار به اصطلاح سرشماري شصت سال پيش ظاهرا پايه ارقام پاييني است كه در برخي از كتابها ارائه مي‌شود و خارجيان آن را مي‌پسندند. درست است كه پس از آن هيچ سرشماري صورت نگرفته است اما اروپايياني كه با اوضاع آشنا هستند كل جمعيت را بين 13 تا 15 ميليون برآورد مي‌كنند. جمعيت تهران طي چهل سال گذشته از 100 هزار به 350 هزار نفر افزايش يافته است."
از بركت نتايج انتخابات تهران در پاييز 1917 نزديك به 75 هزار راي در تهران و روستاهاي اطراف جمع آوري شد. به گزارش روزنامه ايران دوازده نماينده منتخب بيش از 55 هزار رأي بدست آورده بودند. با در نظر گرفتن آنكه مردان 21 سال به بالا حق رأي داشتند و با در نظر گرفتن متوسط جمعيت براي هر خانواده در حدود شش نفر، جمعيت تهران و حومه در سال 1917 به راحتي مي‌توانست 500 هزار نفر باشد كه با اظهارات شوستر هماهنگي دارد. به علاوه برآورد شوستر از جمعيت ايران در حدود سال 1900 بالغ بر 13 تا 15 ميليون، با برآورد جمعيت 20 ميليوني در سال 1914 توسط راسل، همخواني دارد.
به عنوان مثال كشيش راسل طي گزارشي در خصوص مناسبات ايران و روس به تاريخ 11 مارس 1914 مي‌نويسد: ايران به بزرگي استراليا، آلمان و فرانسه با جمعيتي در حدود 20 ميليون نفر است. راسل در گزارش مورخ 14 ژوئن 1914 حجم عظيم آراء در انتخابات مجلس ايران را مورد بررسي قرار مي‌دهد و به "اهميت مبارزه انقلابي 20 ميليون آريايي در ايران اشاره مي‌كند."
در حالي كه در سال 1917 جمعيت تهران براساس آراء انتخابات دست كم 400 تا 500 هزار نفر بود، در سال 1924 رابرت دبليو ايمبري نايب كنسول آمريكا جمعيت تهران را 150 تا 200 هزار نفر برآورد كرد..
بازيابي جمعيت پس از 40 سال
پس از اين قحطي چهل سال طول كشيد تا ايران به جمعيت 1914 خود بازگردد. چارلز سي هارت سفير آمريكا جمعيت ايران در سال 1930 را 13 ميليون نفر تخمين زده است. در سرشماري سال 1956 بود كه جمعيت ايران به بيش از 20 ميليون نفر رسيد.
قحطي در ايران در سالهاي 1917 تا 1919 يكي از بزرگترين قحطي‌هاي تاريخ بود و بدون ترديد بزرگترين فاجعه‌اي است كه ايران به آن مبتلا شد. تنها نكته بسيار روشن در اين فاجعه، قرباني شدن ايران "بيطرف" در جنگ جهاني بود. هيچ يك از طرف‌هاي متخاصم خواه به صورت نسبي و خواه مطلق، تلفاتي با اين وسعت متحمل نشدند. فاجعه‌اي كه منجر به فروپاشي جامعه ايراني، تثبيت تسلط استعمار بريتانيا بر ايران، تشكيل حكومت‌هاي وابسته به بريتانيا و كودتا عليه دولت‌هاي منتخب مردمي شد.
منابع و مآخذ:
كتاب "قحطي بزرگ" نوشته دكتر محمد علي مجد / ترجمه محمد كريمي
The Great Famine and Genocide in Persia 1917 -1919

فرق بین آسان و مشکل

Posted: 19 Jan 2013 07:38 AM PST


Difference between easy and difficult
فرق بین آسان و مشکل



Easy is to dream every night
Difficult is to fight for a dream
خوابیدن در هر شب آسان است
ولی مبارزه با آن مشکل است

Easy is to show victory
Difficult is to assume defeat with dignity
نشان دادن یپروزی آسان است
قبول کردن شکست مشکل است

Easy is to admire a full moon
Difficult to see the other side
حظ کردن از یک ماه کامل آسان است
ولی دیدن طرف دیگر آن مشکل است

Easy is to stumble with a stone
Difficult is to get up
زمین خوردن با یک سنگ آسان است
ولی بلند شدن مشکل است

Easy is to enjoy life every day
Difficult to give its real value
لذت بردن از زندگی آسان است
ولی ارزش واقعی دادن به آن مشکل است

Easy is to promise something to someone
Difficult is to fulfill that promise
قول دادن بعضی چیز ها به بعضی افراد آسان است
ولی وفای به عهد مشکل است

Easy is to say we love
Difficult is to show it every day
گفتن اینکه ما عاشقیم آسان است
ولی نشان دادن مداوم آن مشکل است

Easy is to criticize others
Difficult is to improve oneself
انتقاد از دیگران آسان است.
ولی خودسازی مشکل است.

Easy is to make mistakes
Difficult is to learn from them
ایراد گیری از دیگران آسان است
عبرت گرفتن از آنها مشکل است

Easy is to weep for a lost love
Difficult is to take care of it so not to lose it
گریه کردن برای یک عشق دیرینه آسان است
ولی تلاش برای از دست نرفتن آن مشکل است

Easy is to think about improving
Difficult is to stop thinking it and put it into action
فکر کردن برای پیشرفت آسان است
متوقف کردن فکر و رویا و عمل به آن مشکل است

Easy is to think bad of others
Difficult is to give them the benefit of the doubt
فکر بد کردن در مورد دیگران آسان است
رها ساختن آنها از شک و دودلی مشکل است

Easy is to receive
Difficult is to give
دریافت کردن آسان است
اهدا کردن مشکل است

Easy to read this
Difficult to follow
خوندن این متن آسان است
ولی پیگیری آن مشکل است

Easy is keep the friendship with words
Difficult is to keep it with meanings
حفظ دوستی با کلمات آسان است
حفظ آن با مفهوم کلمات مشکل است

۱۴ راه برای خوش طعم کردن خوراک ها

Posted: 19 Jan 2013 07:33 AM PST



چگونه غذاهای‌مان را خوش‌طعم‌تر کنیم؟
آشپزی از آن هنرهایی است که اگر کمی خلاقیت هم چاشنی آن شود، لقب «کدبانو» را برای خانم خانه همراه می‌آورد و دست‌پخت خوبش را خوب‌تر می‌کند. به همین دلیل در این بخش به برخی از طعم‌دهنده‌های مواد غذایی مختلف اشاره می‌کنیم تا طعم غذایتان بهتر و لذیذتر شود…

۱) پنیر خامه‌ای + تخم‌مرغ: ۲ تخم‌مرغ خام را خوب هم بزنید. سپس ۲ قاشق غذاخوری کره را با یک‌چهارم فنجان پنیر خامه‌ای و کمی نمک مخلوط کنید و این مخلوط را روی حرارت ملایم بگذارید. وقتی پنیر و کره کاملاً آب شدند، تخم‌مرغ‌ها را به ظرفتان اضافه کنید و پس از هم زدن تمام مواد با یکدیگر، درِ ظرف را تا پف کردن و پختن کامل تخم‌مرغ‌ها ببندید. بعد از حدود ۵ دقیقه یک املت فوق‌العاده خوش عطر و طعم خواهید داشت. افزودن کمی پودر آویشن به این املت، خوشمزه‌ترین صبحانه عمرتان را برای شما فراهم خواهد کرد.


۲) قهوه + استیک: اگر قصد درست کردن استیک یا حتی گوشت تنوری دارید، می‌توانید از پودر قهوه نیم‌کوب برای طعم دادن به گوشت استفاده کنید. ترکیب پودر قهوه اسپرسو، نمک، فلفل قرمز، پودر فلفل دلمه‌ای، زیره سبز و چند دانه فلفل سیاه بهترین ترکیب برای طعم‌دار کردن گوشت‌های استیک و کبابی است.


۳) مایونز + جوجه کباب: اضافه کردن یک قاشق غذاخوری سس مایونز به مواد جوجه‌کباب می‌تواند هم طعم جوجه را دلپذیرتر کند و هم بافت آن را نرم‌تر، بنابراین اگر تصمیم به پخت این غذا دارید، کمی سس مایونز قبل از پخت تکه‌های گوشت به آن اضافه کنید.


۴) آب‌لیمو + ماکارونی: خیلی‌ها به آب در حال جوش ماکارونی، کمی نمک اضافه می‌کنند. این بار به جای این کار یک قاشق غذاخوری آب‌لیموی تازه را به آب ماکارونی اضافه کنید و هنگام سرو ماکارونی هم کمی آویشن یا پودر ریحان خشک روی آن بریزید. به این ترتیب هم حجم سدیم دریافتی را کاهش می‌دهید و هم طعم جدیدی را در ماکارونی تجربه خواهید کرد.
معمولاً بیشتر افراد طعم سبزی‌های بخارپز را دوست ندارند اما می‌توانید با افزودن کمی روغن کنجد و سرکه بالزامیک به سبزی‌های بخارپز، طعمی مطلوب به آن‌ها بدهید


۵) آب سیب + کتلت: اگر می‌خواهید طعم کتلت شما با تمام کتلت‌های تمام دنیا متفاوت باشد، به جای پیاز رنده شده، از آب سیب غلیظ در تهیه مواد اولیه آن کمک بگیرید. افزودن کمی نان خشک خردشده به مواد اولیه کتلت می‌تواند شلی حاصل از افزودن آب سیب را نیز برطرف کند.


۶) برنج + شامی: اگر مقداری از برنج مهمانی شب گذشته‌تان باقی مانده است، اصلاً نگران نباشید. شما می‌توانید یک لیوان برنج پخته را خوب بکوبید و با کمی گوشت چرخ‌کرده و پیاز رنده شده آن را مخلوط کنید و پس از افزودن ادویه و سبزی‌های معطر، یک شامی بسیار خوشمزه سر میز غذایتان بگذارید.


۷) پنیر پیتزا + فیله سوخاری: معمولاً بچه‌ها علاقه فراوانی به خوردن فیله سوخاری و مرغ کبابی دارند. شما می‌توانید برای بالا بردن کالری و بهبود طعم گوشت‌های سوخاری از کمی پنیر پیتزای رنده شده و آب‌لیموی تازه استفاده کنید.

سوپ سفید
۸) خامه + سوپ سفید: اگر اضافه وزن ندارید، چربی خونتان بالا نیست یا می‌خواهید مهمانی برگزار کنید، حتماً به سوپ‌های سفید خود کمی خامه هم بزنید. افزودن خامه و جعفری تازه به سوپ‌های سفید عطری دل‌پذیر و طعمی به یاد ماندنی به آن می‌دهد.


۹) پنیر صبحانه + ماکارونی: وقتی ماکارونی را پختید و در ظرف مخصوص سرو آن ریختید، کمی پنیر صبحانه روی آن رنده کنید. مطمئن باشید با این کار یک رشته ماکارونی هم ته ظرفتان باقی نخواهد ماند.


۱۰) رب انار + مرغ: پس از اینکه تکه‌های مرغ را با آب و کمی نمک پختید، ۲ قاشق غذاخوری رب انار را با نصف لیوان پیاز سرخ‌شده و یک قاشق چای‌خوری زعفران دم‌کرده کمی تفت بدهید و روی مرغ‌ها بریزید. سپس اجازه دهید تکه‌های مرغ طعم‌دار شده به مدت ۲ تا ۳ دقیقه روی حرارت بمانند تا آماده خوردن شوند.


۱۱) کنجد + نودل: نودل یکی از غذاهای مورد علاقه بسیاری از بچه‌های بدغذاست. شما می‌توانید به سادگی ارزش تغذیه‌ای آن را با افزودن کمی کنجد بوداده و پختن آن در آب مرغ یا آب گوشت بالا ببرید و با این کار طعم بهتری هم به آن بدهید.
اضافه کردن یک قاشق غذاخوری سس مایونز به مواد جوجه‌کباب می‌تواند هم طعم جوجه را دلپذیرتر کند و هم بافت آن را نرم‌تر، بنابراین اگر تصمیم به پخت این غذا دارید، کمی سس مایونز قبل از پخت تکه‌های گوشت به آن اضافه کنید .


۱۲) گل محمدی + برنج: برای طعم گرفتن برنج‌های بدون عطر می‌توانید هنگام خیس کردن آن‌ها چند گلبرگ گل محمدی را داخل آبشان بریزید تا عطر و طعم خوبی پیدا کنند. اگر برای ناهار می‌خواهید برنج سفید بپزید، برای یک‌بار هم که شده این توصیه را امتحان کنید.


۱۳) روغن کنجد + سبزی‌های بخارپز: معمولاً بیشتر افراد طعم سبزی‌های بخارپز را دوست ندارند اما می‌توانید با افزودن کمی روغن کنجد و سرکه بالزامیک به سبزی‌های بخارپز، طعمی مطلوب به آن‌ها بدهید. البته کمی تفت دادن این سبزی‌ها طعم بهتری به آن‌ها می‌دهد.


۱۴) آویشن + ذرت و نخودفرنگی: ذرت، نخودفرنگی، باقلا و لوبیا سبز را بلافاصله بعد از پخت از داخل ظرف خارج کنید تا پوست رویی آن‌ها جدا نشود و ظاهر زشتی پیدا نکنند. افزودن کمی کره، نمک و آویشن می‌تواند طعم این سبزی‌ها را بسیار مطلوب‌تر کند.

خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت

Posted: 19 Jan 2013 07:27 AM PST

to bcc: me
من در ابتدا خداوند را یک ناظر ، مانند یک رئیس یا یک قاضی میدانستم که دنبال شناسائی خطاهائی است که من انجام داده ام و بدین طریق خداوند میداند وقتی که من مردم ، شایسته بهشت هستم و یا مستحق جهنم ...!

وقتی قدرت فهم من بیشتر شد ، به نظرم رسید که گویا زندگی تقریبا مانند دوچرخه سواری با یک دوچرخه دو نفره است و دریافتم که خدا در صندلی عقب در پا زدن به من کمک میکند...

نمیدانم چه زمانی بود که خدا به من پیشنهاد داد جایمان را عوض کنیم... از آن موقع زندگی ام بسیار فرق کرد ، زندگی ام با نیروی افزوده شده او خیلی بهتر شد ، وقتی کنترل زندگی دست من بود من راه را میدانستم و تقریبا برایم خسته کننده بود ولی تکراری و قابل پیش بینی و معمولا فاصله ها را از کوتاهترین مسیر میرفتم...
...

اما وقتی خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت ، او بلد بود...

از میانبرهای هیجان انگیز و از بالای کوهها و از میان صخره ها و با سرعت بسیار زیاد حرکت کند و به من پیوسته میگفت :

« تو فقط پا بزن »

من نگران و مضطرب بودم پرسیدم « مرا به کجا می بری ؟ »

او فقط خندید و جواب نداد و من کم کم به او اطمینان کردم !

وقتی میگفتم : « میترسم » ، او به عقب بر میگشت و دستم را میگرفت و میفشرد و من آرام میشدم ...

او مرا نزد مردم میبرد و آنها نیاز مرا به صورت هدیه میدادند و این سفر ما ، یعنی من و خدا ادامه داشت تا از آن مردم دور شدیم ...

خدا گفت : هدیه را به کسانی دیگر بده و آنها بار اضافی سفر زندگی است و وزنشان خیلی زیاد است ، بنابراین من بار دیگر هدیهها را به مردمانی دیگر بخشیدم و فهمیدم

« دریافت هدیه ها بخاطر بخشیدن های قبلی من بوده است »

و با این وجود بار ما در سفر سبکتر است ...

من در ابتدا در کنترل زندگی ام به خدا اعتماد نکردم ، فکر میکردم او زندگی ام را متلاشی میکند ، اما او

اسرار دوچرخه سواری « زندگی » را به من نشان داد

خدا میدانست چگونه از راههای باریک مرا رد کند و از جاهای پر از سنگلاخ به جاهای تمیز ببرد و برای عبور از معبرهای ترسناک ، پرواز کند...

و من دارم یاد میگیرم که ...ت باشم و در عجیبترین جاها فقط پا بزنم

من دارم ازدیدن مناظر و برخورد نسیم خنک به صورتم در کنار همراه دائمی خود « خدا » لذت میبرم و من هر وقتی نمیتوانم از موانع بگذرم

او فقط لبخند میزند و میگوید : پا بزن

دستـخط و ارتـباط با شخصیـت انـسان

Posted: 19 Jan 2013 07:25 AM PST



• کسانى که دستخطى نامرتب دارند

احتمالاً در زندگى بسیار فعال هستند و به همین دلیل برایشان مشکل است که بتوانند ثابت و بى تحرک بمانند و برخى از کارهایشان حساب شده و سنجیده نیست. به همین دلیل گاهى اوقات براى دوستان و افراد خانواده غیرقابل پیش بینى هستند. آزادى شخصیتى براى آن ها خیلى مهم است و اهمیت زیادى به استقلال خود مى دهند و ممکن است گاهى خیلى احساساتى رفتار کنند.

• کسانى که دستخط مرتب و خوانایى دارند

مى توان این طور برداشت کرد که آن ها خودشان را بسیار کنترل مى کنند و دوست ندارند به راحتى شخصیت خود را لو بدهند. حتى گاهى اوقات برایشان مشکل است که احساساتشان را بروز دهند و آن را سرکوب مى کنند.

• کسانى که خیلى کمرنگ مى نویسند

احتمال اینکه فردى حساس و دلسوز باشند بسیار زیاد است و موقعیت دیگران را حتى بیشتر از خودشان درک مى کنند و این امکان نیز وجود دارد که قادر به اثبات حرف خودشان نباشند و خیلى راحت ضربه مى خورند و وقتى دیگران از آن ها انتقاد مى کنند خیلى سریع از موضع خودشان عقب نشینى مى کنند.

• کسانی که خیلى کند و آهسته مى نویسند

به سرعت قادر به نشان دادن عکس العمل نیست؛ این افراد احتمالاً به زمان بیشترى براى ابراز عقیده خود نیاز دارند. افرادى که آهسته مى نویسند از نظر خلق و خو اغلب اشخاصى ملاحظه کار و محتاط هستند و در نتیجه به زمان بیشترى براى فکر کردن و فهمیدن نیاز دارند و در ابراز احساساتشان هم کند هستند و اغلب دوست دارند هیچ تصمیمى نگیرند تا این که یک تصمیم غلط بگیرند.

• کسانی که دستخط تند و شتابزده اى دارند

احتمالاً افرادى کم حوصله هستند و از اتلاف وقت خسته مى شوند و از نظر خلق و خو بسیار لحظه اى هستند. سریع درک مى کنند و در نشان دادن رفتار و احساساتشان چندان پایدار نیستند و اغلب به دلیل شتابزدگى در تصمیم گیرى دچار لغزش و خطا شده و از اینکه در آرامش به حرف هاى دوستانشان گوش کنند خسته مى شوند.

• کسانی که دستخط ساده اى دارند و خیلى ابتدایى مى نویسند

در روابط با دیگران ترجیحاً واقع گرا و با تدبیر هستند و نمى توانند قبول کنند که گاهى باید با دیگران کنار بیایند و به آن ها توجه کنند و همچنین اطرافیان به ندرت از آنچه درون آنها مى گذرد آگاهى پیدا مى کنند.

• کسانی که دستخطى زیبا و پررنگ و لعابى دارند

این امکان وجود دارد که گاهى به شدت رسمى برخورد کرده و خیلى مفصل و با علاقه درباره مسایل دلخواهتان حرف بزنند و این احتمال نیز وجود دارد که در خواسته ها و تمایلاتتان پرتوقع و رویایى باشند.

• کسى که خیلى پررنگ مى نویسد و قلم را زیاد فشار مى دهد

احتمالاً علاقه زیادى به مخالفت کردن با دیگران دارد؛ چرا که احساس قدرت و اعتماد به نفس زیادى مى کند و دوست دارد روى دیگران اعمال نفوذ کند و به همین خاطر شخصیت افراد را درست درک نمى کند.

• کسى که دستخط شکسته اى دارد و حروف را زوایه دار و شکسته مى نویسد

این فرد، فردى بسیار با اراده مى باشد و در کارهایش حد وسط را قبول ندارد و به همین علت اهل سازش و مصالحه نیست و اغلب به همین خاطر که وسط را دوست ندارد از دیگران خسته مى شود و تصمیمى نمى گیرد چون دوست ندارد راه اشتباه را انتخاب کند.

• کسی که دستخط ملایم و کشیده اى دارد

آدمى چند بعدى است و مى تواند مشکلاتش را از زوایاى مختلف بررسى و درک کند. برایش تنوع مهم است و گاهى احساس مى کند استعدادهاى زیادى دارد و نمى تواند هیچ کدامشان را به درستى شکوفا کند. ممکن است فردى زود رنج باشد و به ندرت علیه برداشت ها و انتقادات دیگران از خود دفاع کند.

• کسى که کلمات را با فاصله و بازباز مى نویسد

خیلى راحت با دیگران رابطه برقرار کرده و خیلى ساده و بى تکلف و مستقیماً به دیگران نزدیک مى شود. گاهى به راحتى از کوره درمى رود و با این کار ممکن است به حریم شخصى دیگران تجاوز کند و این به این علت است که او ارزشى به خوددارى کردن و کنترل خود نمى دهد، اما انسانى کوشا و باطراوت است که سریع تصمیم گرفته و با کارهاى خود به دیگران خدمت مى کند.

احتمالاً در زندگى بسیار فعال هستند و به همین دلیل برایشان مشکل است که بتوانند ثابت و بى تحرک بمانند و برخى از کارهایشان حساب شده و سنجیده نیست. به همین دلیل گاهى اوقات براى دوستان و افراد خانواده غیرقابل پیش بینى هستند. آزادى شخصیتى براى آنها خیلى مهم است و اهمیت زیادى به استقلال خود مى دهند و ممکن است گاهى خیلى احساساتى رفتار کنند.

• اگر کلمات را درهم و فشرده مى نویسید

احتمالاً شما فرد راحتى نیستید و در جمع خودتان را کنارى مى کشید و مى خواهید کنترل خود را از دست ندهید. از برقرارى رابطه با دیگران خوشتان نمى آید و گاهى دوست ندارید خود را فردى خوش فکر نشان بدهید. اغلب بعد از دیگران ابراز عقیده مى کنید و عقیده خود را مى گویید واین به این علت است که قدرى محتاط هستید.

• اگر شما خود را داراى دستخط ریزى مى بینید و بسیار کوچک مى نویسید

احتمالاً شما توانایى هاى خود را دست کم مى گیرید و خودتان را از آن چه واقعاً هستید کمتر ارزیابى مى کنید و ممکن است گاهى تنگ نظر و خرده گیر باشید.

• اگر درشت مى نویسید

این احتمال وجود دارد که خودتان را زیادى بزرگ و مهم جلوه داده و گاهى بسیار با اعتماد به نفس و از موضع قدرت رفتار مى کنید.

محدودیت

Posted: 19 Jan 2013 07:14 AM PST

درمتن زیر نتیجه ی آزمایشات ِایجاد محدودیت برای برخی موجودات زنده عنوان شده، بسیار جالب است ، حتما بخوانید، براستی آنچه تا کنون درباره ناتوانیهای ما به ما گفته شده و سانسور و خفقان چه تاثیر عمیق و پنهانی بر ما ذهن ما دارد:
نتیجه آزمایشات بر حيوانات به سادگی به ما نشان می دهند که چطور محدوديتهای ذهنی تحميل شده از طرف محیط بر ما تاثیر می گذارد. آزمایشات انجام شده بر کَک، فيل و دلفين مثال خوبی هستند:
ککها حيوانات کوچک جالبي هستند آنها گاز می گيرند و خيلي خوب می پرند آنها به نسبت قدشان قهرمان پرش ارتفاع هستند .اگر يک کک را در ظرفی قرار دهيم از آن بيرون می پرد . پس از مدتي روی ظرف را سرپوش مي گذاريم تا ببينيم چه اتفاقی رخ مي دهد .
کک می پرد و سرش به در ظرف می خورد و پايين می افتد . دوباره می پرد و همان اتفاق مي افتد! اين کار مدتی تکرار میکند . سر انجام در ظرف را بر می داريم و کک دوباره می پرد ولی فقط تا همان ارتفاع! سرپوش برداشته شده درست است و محدوديت فيزيکي رفع شده است ولی کک فکر می کند اين محدوديت همچنان ادامه دارد!
فيلها را مي توان با محدوديت ذهني کنترل کرد .
پاي فيلهای سيرک را در مواقعي که نمايش نمي دهند می بندند . بچه فيلها را با طنابهای بلند و فيلهای بزرگ را با طنابهای کوتاه به نظر مي آيد که بايد بر عکس باشد زيرا فيلهای پرقدرت به سادگی می توانند ميخ طنابها را از زمين بيرون بکشند ولی اين کار را نمي کنند !
علت اين است که آنها در بچگی طنابهای بلند را کشيده اند و سعی کرده اند خود را خلاص کنند و سرانجام روزی تسليم شده دست از اين کار کشيده اند!
از آن پس آنها تا انتهای طناب می روند و مي ايستند آنها اين محدوديت را پذيرفته اند.
دکتر ادن رايل يک فيلم آموزشی در مورد محدوديتهای تحميلي تهيه کرده است . نام اين فيلم "می توانيد بر خود غلبه کنيد " است
در اين فيلم يک نوع دلفين در تانک بزرگي از آب قرار مي گيرد نوعي ماهی که غذای مورد علاقه دلفين است نيز در تانک ريخته مي شود .
دلفين به سرعت ماهيها را مي خورد . دلفين که گرسنه مي شود تعدادي ماهي ديگر داخل تانک قرار ميگيرند ولي اين بار در ظروف شيشه اي دلفين به سمت آنها مي آيد ولي هر بار پس از برخورد با محافظ شيشه اي به عقب رانده مي شود پس از مدتي دلفين از حمله دست مي کشد و وجود ماهيها را نديده مي گيرد .
محافظ شيشه اي برداشته مي شود و ماهيها در داخل تانک به حرکت در مي آيند آيا مي دانيد چه اتفاقي مي افتد ؟ دلفين از گرسنگي مي ميرد غذاي مورد علاقه او در اطرافش فراوان است ولي محدوديتي که دلفين پذيرفته است او را از گرسنگي مي کشد .
از آنجا که نحوه ی عملکرد مغز جانوران از این نظر بسیار شبیه به هم است ما می توانيم از اين آزمايشات بفهمیم که ما هم محدوديت هايی را می پذيريم که واقعی نيستند.
به ما می گويند يا ما به خود می گوييم نمي توان فلان کار را انجام داد و اين برای ما يک واقعيت می شود محدوديتهای ذهنی به محدوديتهای واقعی تبديل می شوند و به همان محکمی!
باید این سوال مهم را از خود بپرسیم که:
چه مقدار از آنچه ما واقعيت می پنداريم، واقعيت نيست بلکه پذيرش ماست؟

سازمان یاری دهنده ی دارو به ایرانیان داخل کشور

Posted: 19 Jan 2013 06:52 AM PST




با سلام

سازمان دست های یاری دهنده در سوئیس اخیرا با توجه اعمال تحریم ها در ایران و کمبود شدید دارو اقدام به ایجاد یک شبکه یاری رسان کرده بطوری که فقط کافی است نسخه داروی مورد نظر خود را برای آن ها بفرستید تا نسبت به ارسال آن دارو برایتان در ایران اقدام کنند

ایميل این شبکه:

http://us.mc1247.mail.yahoo.com/mc/compose?to=Helpinghands-iran@gmx.ch

لطفا این را جهت اطلاع رسانی بیشتر همگان منتشر نمائید

ضمنا ادرس سایت این شبکه:
[url= http://iranianhelpinghands.org/public/?page=home-fa] http://iranianhelpinghands.org/public/?page=home-fa[/url]

چه بخـوریم که خوش به حـالمان شود ؟

Posted: 19 Jan 2013 06:31 AM PST

اگر حسابی اعصاب‌تان به هم ریخته، موز بخورید

زمانی كه دیدید دكمه‌های لباس‌تان درست بسته نمی‌شوند، بروید سراغ موز. تحقیقات نشان داده یك موز متوسط 105 كالری و فقط 14 گرم قند دارد. همین مقدار شما را سیر كرده و قند خون را به شكل ملایمی بالا می‌برد. در ضمن همین موز 30 درصد ویتامین B6 مورد نیاز روزانه را تامین می‌كند. این ویتامین باعث می‌شود مقدار سروتونین تولید شده مغز اندكی افزایش یافته و توان مقابله با شرایط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزایش می‌دهد.

اگر می‌خواهید کلیه تان سنگ نسازد، زرد‌آلود بخورید

هشت عدد زرد‌آلوی خشك حاوی 2 گرم فیبر و فقط 3 میلی‌گرم سدیم و 325 میلی‌گرم پتاسیم است كه همه این‌ها كمك می‌كنند مواد معدنی در ادرار تجمع پیدا نكرده و از تشكیل سنگ‌های اگزالات كلسیم جلوگیری شود. این سنگ‌ها شایع‌ترین نوع سنگ‌های كلیوی هستند. برای در امان ماندن از سنگ كلیه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را دارید بقیه میان وعده‌ها را حذف كنید و برگه زردآلو بخورید.

اگر فشار خون‌تان بالاست، كشمش بخورید

60 عدد كشمش تقریبا می‌شود یك مشت پر كه حاوی یك گرم فیبر و 212 میلی‌گرم پتاسیم است كه هر دو برای كنترل فشار خون بالا در قالب یك رژیم غذایی توصیه می‌شوند. مطالعات متعددی نشان داده كه پلی‌فنل‌های موجود در مواد‌غذایی مشتق از خانواده انگور مثل همین كشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبی عروقی تاثیر بسزایی دارند که كاهش فشار خون از آن جمله است.

اگر از سروصدای معده رنج می‌برید، ماست بخورید

یك فنجان و نیم ماست طبیعی (كم‌چرب/پروبیوتیك) غذا را به شكل موثری از دستگاه گوارش عبور می‌دهد. از سوی دیگر ماست‌های پروبیونیك قابلیت هضم غذا به‌ویژه لبنیات و حبوبات را در روده‌ها بهبود می‌بخشند. همان‌طور كه می‌دانید این غذاها عامل ایجاد گاز در دستگاه گوارشی هستند و در نتیجه با خوردن ماست از این مزاحمت دور می‌مانید.

اگر بیش از حد سرفه می‌كنید، عسل بخورید

در مطالعه‌ای كه توسط دانشمندان آمریكایی انجام گرفته، مشخص شده 2 قاشق چای‌خوری عسل قهوه‌ای و غلیظ بسیار موثرتر از داروهای بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌های شدید را در كودكان كاهش می‌دهد. آنتی‌اكسیدان‌های موجود در عسل و عوامل ضد‌میكروبی موجود در آن التهاب بافت‌های گلو را كاهش داده و بیمار را آرام می‌كند. البته به شرطی كه عسل واقعا طبیعی باشد!

اگر همیشه احساس خستگی می‌كنید، فلفل دلمه‌ای قرمز بخورید

فلفل دلمه‌ای قرمز غنی از ویتامین C است. مطالعات نشان داده، ویتامین C بهترین ماده برای مقابله با استرس‌هایی است كه به واسطه رادیكال‌های آزاد ایجاد می‌شوند. از سوی دیگر ویتامین C در عین برطرف كردن خستگی، نقشی اساسی در سوخت و ساز آهن برعهده دارد كه به بدن كمك می‌كند اكسیژن بیشتری وارد جریان خون شود. كمبود اكسیژن یكی از اصلی‌ترین دلایل خستگی و ضعف بدنی است.

اگر می‌ترسید سرطان معده بگیرید، كلم بخورید

مطالعه‌ای كه در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپكینز صورت گرفته نشان داده، یك تركیب بسیار قدرتمند موجود در كلم به نام سولفورافان، هلیكو‌باكتر پیلوری(باكتری عامل زخم معده و روده) را پیش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد و از كار می‌اندازد و حتی شاید در پیشگیری از ایجاد سرطان‌های دستگاه گوارش هم موثر باشد. یك فنجان پر از كلم 34 كالری دارد و 3 گرم فیبر و 75 درصد از نیاز روزانه به ویتامین C را تامین می‌كند.

اگر مشكل سخت دارید، انجیر بخورید

4 عدد انجیر خشك 3 گرم فیبر دارد كه باعث تنظیم حركات روده بزرگ و دفع بهتر می‌شود. خوردن این میوه باعث پیشگیری از عود مجدد هموروئید می‌شود. همچنین این مقدار انجیر 5 درصد پتاسیم و 10 درصد منگنز مورد نیاز روزانه را تامین می‌كند.

اگر دارای مشکلات شكمی هستید، ریحان بخورید

مطالعات نشان داده، ماده شیمیایی اوژنول موجود در ریحان باعث از بین رفتن و پیشگیری دل درد، حالت تهوع، كرامپ‌های شكمی یا اسهال می‌شود. علت این موضوع از بین رفتن برخی از باكتری‌ها از جمله سالمونلا و لیستریا توسط اوژنول است. اوژنول یك ماده ضد‌اسپاسم است كه می‌تواند باعث بهبود كرامپ‌های شكمی شود. هر طور كه دوست دارید ریحان را بخورید.

اگر دچار كم‌خوابی هستید، گوشت بوقلمون بخورید

حدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقریبا حاوی كل تریپتوفان مورد نیاز روزانه بدن است. اسید آمینه تریپتوفان ماده‌ای ضروری است كه باعث تولید سروتونین و ملاتونین می‌شود كه هر دوی این‌ها باعث تنظیم خواب می‌شوند. مطالعات نشان داده افرادی كه از بی‌خوابی یا كم‌خوابی رنج می‌برند دچار كمبود تریپتوفان هستند.

اگر می‌خواهید از كسالت دور شوید، ماهی تن بخورید

85 گرم از ماهی تن كنسرو شده حاوی حدود 800 میلی‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع كسالت روحی و پیشگیری از اضطراب و بالارفتن روحیه می‌شود. اسیدهای چرب موجود در ماهی، توسط متخصصان تغذیه با عنوان درمانی موثر برای افسردگی توصیف شده است. خوردن ماهی تن با مقدار كمی نان تاثیر بهتری دارد چون كربوهیدرات موجود در نان، سروتونین خون را افزایش داده و باعث بهبود روحیه و دور شدن احساس كسالت می‌شود.

اگر همیشه از حالت تهوع رنج می برید، چای زنجبیلی بخورید

مطالعات متعددی نشان داده، یك‌چهارم قاشق چای‌خوری پودر زنجبیل، نصف قاشق چای‌خوری ریشه خرد شده زنجبیل یا یك فنجان چای زنجبیل باعث كاهش حالت تهوع ناشی از بیماری حركت و حالت تهوع سفر و بارداری می‌شود. محققان هنوز به‌درستی نمی‌دانند چه ماده‌ای در زنجبیل باعث سركوب حالت تهوع می‌شود اما به‌هرحال این ماده بی‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبی معمول داروهای ضد‌تهوع است.

اگر دچار سوزش معده هستید، چای بابونه بخورید

چای بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش می‌شود. 2 قاشق چای‌خوری بابونه را به‌مدت 20 دقیقه در آب جوش دم كنید و كمی كه خنك شد میل كنید. برای برطرف شدن این مشكل لازم است چند بار در روز چای بابونه بخورید.

سرهنگ ساندرس

Posted: 19 Jan 2013 06:25 AM PST


سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود در این میان نوه اش آمد و گفت: بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه میخری؟
او نوه اش را خیلی دوست می داشت، گفت: حتماً عزیزم، حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی میگیرم و حتی در مخارج خانه هم می مانم. شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت.
در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید. او شروع کرد به نوشتن.
دوباره نوه اش آمد و گفت: بابا بزرگ داری چه کار می کنی؟
پدربزرگ گفت: دارم کارهایی که بلدم را مینویسم. پسرک گفت: بابابزرگ بنویس مرغ های خوشمزه درست می کنی. درست بود.
پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها میزد مزه مرغ ها شگفت انگیز می شد.
او راهش را پیدا کرد. پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد اما صاحب آنجا قبول نکرد، دومین رستوران نه، سومین رستوران نه، او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصدوبیست و چهارمین رستوران حاضر شد از پودر مرغ استفاده کند.
امروز کارخانه پودر مرغ کنتاکی در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد و اگر در آمریکا کسی بخواهد عکس سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را جلوی در رستورانش بزند، باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کن

۱۰ درس مهم زندگی که آدم‌ ها خیلی دیر یاد می ‌گیرند

Posted: 19 Jan 2013 06:14 AM PST

قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان می‌آیید و می‌پرسید، «چطور اینقدر زود دیر شد؟» پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه می‌خواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید. برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر می‌رسد.

اینها ۱۰ چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید:

این لحظه، زندگی شماست!

زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا می‌آیید و می‌میرید نیست. زندگی شما بین الان و نفس بعدی است. زمان حال - همین حالا و همین جا - تنها چیزی است که زندگی به شما داده است. پس از هر لحظه استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید، بهترینی که می‌توانید را انجام دهید؛ چون این تنها چیزی است که می‌توانید از کسی انتظار داشته باشید، ازجمله خودتان.

زندگی طولانی نیست!

این زندگی شماست و باید برای آن بجنگید. برای آنچه درست است بجنگید. برای اعتقاداتتان بجنگید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای کسانی که دوستشان دارید بجنگید و هیچوقت فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم هستند. بفهمید که انسان خوش‌شانسی هستید چون هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع کنید. فردا دیر است.

فداکاری‌هایی که امروز می‌کنید، در آینده برایتان سودآور خواهد بود!

وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف می‌رسد--چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان و تعهد دارد--باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا حاضرم چند سال از زندگی‌ام را خلاف بقیه آدمها زندگی کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که بقیه نمی توانند؟»

هنگامیکه وقت تلف می‌کنید، بنده دیروز می‌شوید!

اما وقتی فعال هستید، مثل این می‌ماند که دیروز دوست مهربانی برای شماست که کمکتان می‌کند باری از روی دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود.

شکست‌ فقط درسی برای عبرت گرفتن است!

اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق می‌ورزند بااینکه ضربه خورده‌اند. پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمی‌توانید فراموششان کنید. آنها را مثل درس‌هایی ببینید که می‌توانید از آنها عبرت بگیرید و برای آینده‌تان از آنها استفاده کنید.

خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!

خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که بدون نیاز به تایید کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید. قبل از اینکه بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید. باید احساس ارزش کنید و در چشم خودتان، خودتان را قبول داشته باشید تا بتوانید با اعتماد‌به‌نفس به چشمان اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.

عمل افراد، حقیقت را می‌گوید!

در زندگی با کسانی روبه‌رو خواهید شد که در زمان‌های درست، حرف‌های درست خواهند زد اما در آخر از اعمال و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را درمورد آنها به شما خواهد گفت.

مهربانی‌های کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!

به کسانی که به نظر می‌رسد روز سختی داشته‌اند سلام کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایه‌ای است که هیچوقت تمام نمی‌شود. و هر جا که انسانی باشد، فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید، حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد از آن دارید، به این دلیل که می‌دانید افراد زیادی هستند که می‌دانند چیزی ندارند.

پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!

می‌افتید، بلند می‌شوید، اشتباه می‌کنید، زندگی می‌کنید، یاد می‌گیرید. شما انسانید، کامل نیستید. ضربه خورده‌اید اما هنوز زنده‌اید. به این فکر کنید که زنده بودن، نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر زندگی دچار ناراحتی‌ می‌شوید اما هنوز زیبایی‌های زیادی باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی انتظارمان را می‌کشد.

گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام می‌بخشد!

سالها پیش وقتی درمورد غلبه بر دردها از مادربزرگم سوال کردم، اینطور برایم توضیح داد: به این دایره‌ها نگاه کن. دایره‌های سیاه نشاندهنده تجارب نسبی زندگی ماست. دایره‌های من بزرگتر است چون پیرتر هستم و تجربه‌های بیشتری دارم. دایره‌های کوچک قرمز نشاندهنده اتفاقات بد و منفی زندگی هستند. فرض می‌کنیم که هر دو ما یک اتفاق بد یکسان را تجربه کرده باشیم. می‌بینی که سایز دایره قرمز برای هر دو ما یکسان است اما ببین چه درصد از فضا را در دایره سیاه اشغال می‌کند. اتفاق بد تو به این دلیل بزرگتر به نظر می‌رسد که قسمت بزرگتری از تجربیات کلی زندگی توست. چیزی که باید یاد بگیری این است که یک اتفاق بد و بسیار ناراحت‌کننده که الان در زندگیت وجود دارد، یک روز بخشی از گذشته بزرگتر تو خواهد شد و دیگر اینقدر مهم به نظر نخواهد رسید.

دختر ايراني كه در امريكا غوغا مي كند.........

Posted: 19 Jan 2013 05:53 AM PST

دکتر مریم میرزاخانی، استادیار جوان دانشگاه«پرینستون»، به عنوان یکی از ۱۰ مغز برتر آمریکای شمالی معرفی شد و به او لقب سد شکن دادند. مریم میرزاخانی در سال های ۷۳و ۷۴ ( سال سوم و چهارم دبیرستان) از مدرسه‌ی فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی گرفت . سال بعد یعنی ۱۹۹۵ در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با ۴۲ امتیاز از ۴۲، رتبه ی ۱ طلای جهانی را به دست آورد. مریم در دانشگاه شریف در رشته‌ی ریاضی ادامه تحصیل داد.
میرزاخانی با دریافت بورسیه از طرف دانشگاه هاروارد به آنجا رفت و تحصیلاتش را در آنجا ادامه داد. مریم میرزاخانی که تحصیلات کارشناسی‌ارشد و دکتری را در دانشگاه هاروارد پشت سرگذاشت، به همراه ۹ محقق برجسته دیگر چندی پیش در چهارمین نشست۱۰ برلیان، نشریه Popular Science در آمریکا مورد تقدیر قرار گرفت. به نوشته USA TODAY ، این فهرست ۱۰ نفره شامل محققان و نخبگان جوانی است که در حوزه‌های ابتکاری مشغول به فعالیت هستند و با این حال معمولا از چشم عموم پنهان مانده‌اند. این فهرست بر اساس پیشنهاد‌های ارائه شده از سوی سازمان‌های گوناگون، روسای دانشگاه‌ها و ناشران انتشارات علمی برگزیده شده‌اند.
۳۳ ساله ایرانی یکی از آنهاست. میرزاخانی در سال ۱۹۹۹ میلادی موفق به پیدا کردن راه‌حلی برای یک مشکل ریاضی شد که بسیاری را به دام انداخته بود: محاسبه حجم‌های فضایی منحنی هندسی. ریاضیدانان مدت‌های طولانی است که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرم‌های هندسی هذلولی بوده‌اند و در این میان مریم میرزاخانی جوان در دانشگاه پرینستون نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را به سوی دست یافتن به راه‌حلی روشن در اختیار داشت: محاسبه عمق حلقه‌های ترسیم شده بر روی سطوح هذلولی.میرزاخانی در تلاش است تا معمای ابعاد گوناگون فرم‌های غیر طبیعی هندسی را حل کند. در صورتی که جهان از قاعده هندسه هذلولی تبعیت کند، ابتکار وی به تعریف شکل و حجم دقیق جهان کمک خواهد کرد. در واقع مشکل این است که برخی از این اشکال هذلولی هم‌چون doughnuts و یا amoebas دارای ظاهری بسیار نافرم هستند که محاسبه حجم آنها را به معمایی جدی برای ریاضیدانان مبدل کرده است. اما میرزاخانی با یافتن راهی جدید در واقع دست به یک ابتکار عمل بزرگ زد و با ترسیم یک سری ازحلقه‌ها بر روی سطح این گونه اشکال پیچیده به محاسبه حجم آنها پرداخت.
جیمز کارلسون از انستیتو ریاضیات کلی (Clay Mathematics Institute) می‌گوید: میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی می‌تواند به سرعت از یک مثال ساده به دلیل کاملی از یک نظریه ژرف و عمیق برسد. مریم میرزاخانی از دانش‌آموزان نخبه المپیادی کشور است که در سال ۷۴ در المپیاد جهانی ریاضی علاوه بر دریافت مدال طلا با کسب بالاترین امتیاز به عنوان نفر اول جهان شناخته شده‌است. میرزاخانی دانش‌آموز نخبه ریاضی، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد و از جمله بازماندگان سانحه غم‌بار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه ۷۶ است. در این حادثه اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکت‌کننده در بیست و دومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز راهی تهران بود به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجوی نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف شامل آرمان بهرامیان، رضا صادقی – برنده دو مدال طلای المپیادجهانی – علیرضا سایه‌بان و علی حیدری، فرید کابلی، دکتر مجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بین‌المللی ریاضی بودند در اوج بالندگی و شکوفایی علمی ناباورانه، جان باختند.

از زندگی چه فهمیده ای؟

Posted: 19 Jan 2013 05:44 AM PST

فهمــيده ام که نبايد بگذاري حتي يک روز هم بگذرد بدون آنکه به همسرت بگويي " دوستت دارم" . 61 سال

فهمــيده ام که وقتي گرسنه ام نبايد به ... مارکت بروم . 38 ساله

فهمــيده ام که مي شود دو نفر دقيقا به يک چيز نگاه کنند ولي دو چيز کاملا متفاوت ببينند. 20 ساله

فهمــيده ام که وقتي مامانم ميگه " بعداً راجع بهش صحبت میکنیم " اين يعني " نه" 7 ساله


فهمــيده ام که من نمي تونم سراغ گردگيري ميزي که آلبوم عکس ها روي آن است بروم و مشغول تماشاي عکس ها نشوم. 42 ساله

فهمــيده ام که بيش تر چيزهاي که باعث نگراني من مي شوند هرگز اتفاق نمي افتند . 64 ساله


فهمــيده ام که وقتي من خيلي عجله داشته باشم ، نفر جلوي من اصلا عجله ندارد . 29 ساله


فهمــيده ام که اگر عاشق انجام کاري باشم،آن را به نحو احسن انجام مي دهم . 48 ساله

فهمــيده ام که بيش ترين زماني که به مرخصي احتياج دارم زماني است که از تعطيلات برگشته ام . 38 ساله

فهمــيده ام که باز کردن پاکت شير از طرفي که نوشته " از اين قسمت باز کنيد" سخت تر از طرف ديگر است 54 ساله


فهمــيده ام که مديريت يعني: ايجاد يک مشکل - رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه. 34 ساله

فهمــيده ام که وقتي مامان و بابا سر هم ديگه داد مي زنند ، من مي ترسم . 5 ساله


فهمــيده ام که اگر دنبال چيزي بروي بدست نمي آوري بايد آزادش بگذاري تا به سراغت بيايد . 29 ساله

فهمــيده ام که در زندگي بايد براي رسيدن به اهدافم تلاش کنم ولي نتيجه را به خواست خدا بسپارم و شکايت نکنم. 29 ساله

فهمــيده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابي به سوي داشتن يک "زندگي خوب"حرکت مي کنند که از کنار آن رد مي شوند . 72 ساله


فهمــيده ام که عاشق نبودن گناه است. 31 ساله

فهمــيده ام هر چيز خوب در زندگي يا غير قانوني است و يا غير اخلاقي و يا چاق کننده 48 ساله


هر کسى مسئول خودش هست، هرکسى تو قبر خودش ميخوابه، من بايد آدم درستى باشم . 42 ساله

فهمــيده ام مبارزه در زندگي براي خواسته هايت زيباست اما تنها در کنار کساني که دوستشان داري و دوستت دارند! 27 ساله

فهمــيده ام که وقتي طرف مقابل داد ميزند صدايش به گوشم نميرسد بلکه از ان رد مي شود. 50ساله


فهمــيده ام هرکس فقط و فقط به فکر خودشه، مرد واقعي اونه که هميشه و در همه حال به شريکش هم فکر کنه بي منت. 35 ساله

فهمــيده ام براي بدست آوردن چيزي که تا بحال نداشتي بايد بري کاري رو انجام بدي که تا بحال انجامش نداده بودي 36 ساله

فهميدم كه اگر عشقي رو از دست دادي ديگه نمي توني بدست بياريش چون هيچ چيز مثل سابق نيست! و سعي كني كه فقط ازش به نيكي ياد كني! م . ج 30 ساله

فهمــيده ام که هيچ وقت نبايد وقتي دستت تو جيبته روي يخ راه بري . 12 ساله


فهميدم كه تا دير نشده بايد يه كاري كرد تا بعد ها غصه فرصت هاي رو كه داشتي ولي استفاده نكردي رو نخوري... و بعضي وقت ها هم بايد هيچ كاري نكني تا وضع از ايني كه هست بدتر نشه.... 31 ساله

من هنوز چيزي نفهميدم, فعلا قضيه خيلي مبهمه. 34 ساله

فهمیدم تو این دنیا هیچ چیز اونقدر که فکر میکنیم مهم نیست بجز کسی که دوسش داری 52 ساله


فهميدم روي هيچ عقيده اي تعصب نداشته باشم چرا كه چند سال بعد ممكنه برام مسخره و خنده دار بشه و هيچ عقيده اي رو مسخره نكنم چرا كه شايد سال ها بعد آرمان زندگيم بشه. 30 ساله

من فهميدم كه هيچ وقت اون چيزي رو كه مي خواهي به دست نمي آري و وقتي هم كه بدست اوردي ديگه اون رو نمي خواهي . 37 ساله

10 باور غلط در مورد بدنمان که فکر می کردیم درست است

Posted: 19 Jan 2013 05:04 AM PST


کارهایی که بدن ما انجام می دهد، اسراری با خود دارد و تمایل ما به باز کردن قفل این اسرار باعث باور کردن بعضی اطلاعات نادرست شده است.
بسیاری از این تصورات غلط به طور گسترده به عنوان حقیقت پذیرفته شده اند. ما انسان ها، بعد از تحقیقات بر روی رایج ترین باورهای نادرست در مورد بدن به این آموخته ها رسیده ایم. در این مطلب با برخی از این تصورات و بارورهای غلط آشنا می شوید.

باور نادرست اول : زمانیکه موی خود را بتراشید به هنگام رویش ضخیم تر خواهند شد
شاید تصور کنید مو پس از تراشیدن به هنگام رویش کلفت تر خواهد شد، اما این تصور، در واقع بسیار نادرست است. شواهد علمی قوی علیه این ادعا وجود دارد. در اوایل سال ۱۹۲۸، یک آزمایش بالینی نشان داده است که اصلاح تا به حال هیچ تاثیری بر رشد مو نداشته است. مطالعات اخیر نیز بیشتر این موضوع را تایید می کند که اصلاح مو، تاثیری بر ضخامت یا نرخ رشد مجدد مو ندارد. پس از اینکه مو تراشیده می شود مدت کمی پس از رویش مجدد به دلیل داشتن سر موی تیز، این حس القا می شود که مو ضخیم تر شده است. موی جدید که در حال رشد است ممکن است به علت نور آفتاب یا مصرف مواد شیمیایی تیره تر از موهای معمولی به نظر آید.
در واقع موی تراشیده زبر است و شما فکر می کنید که ضخیم تر شده است؛ در حالیکه شما خود را گول می زنید چون موی شما تغییر نکرده است.

باور نادرست دوم : اندازه گرفتن کالری برای کنترل وزن و سلامت
ما شاید دوست داشته باشیم که باور کنیم برابر بودن مقدار کالری دریافتی با مقدار کالری مصرفی، یک روش برای کم کردن وزن است؛ اما این به این مساله در واقع اشتباه است؛ بدن باهوش تر از این حرف هاست.
در حالی که مصرف کم کالری می تواند تاثیرگذار باشد، اما همه غذاها پس از مصرف، تاثیر یکسانی بر میزان کالری بدن ندارد. اگر خیلی ساده بخواهید به این موضوع فکر کنید اختلاف بین یک شکلات و خیار را در نظر بگیرید ( که دارای مقدار مساوی کالری هستند ). آنها دارای طعم و عناصر مختلف غذایی هستند و وجه اشتراکی ندارند و درست به نظر نمی آید که بخواهید مانند هم از آنها برای بدن خود استفاده کنید.
اگر مواد بی خاصیت را فقط به این دلیل که کالری کمی دارند مصرف کنید، این مساله هیچ کمکی به لاغر شدن شما نخواهد کرد.
شاید تصور عموم این باشد که مصرف میزان مشخص کالری در روز، سلامتی را برایمان به ارمغان می آورد، اما در واقع حقیقت این است که غذاها و بدن ما واقعا پیچیده هستند. گرچه کاهش قابل توجه کالری مصرفی، به معنی کم شدن وزن است اما تنها فاکتور موثر نیست.
وزنی که الان دارید، میزان وزنی که می خواهید کم کنید، تعادل تغذیه در رژیم غذایی شما، میزان کالری ای که می سوزانید، عضلاتی که با ورزش برای خود ساخته اید و زمان هایی از روز که بدون تحرک بوده اید، همه و همه عناصری موثر در سلامت و میزان وزنی که از دست می دهید، هستند.
کم کردن مقدار مشخصی از کالری ممکن است در کوتاه مدت تدبیر خوبی برای کم کردن وزن باشد، ولی توجه به فاکتور های دیگر نتایج بهتری برای سلامت شما به همراه خواهد داشت.

باور نادرست سوم : به ۸ ساعت خواب در طول روز نیاز دارید
به ما گفته شده که به ۸ ساعت خواب در هر شبانه روز نیاز داریم. هر چند برای برخی درست است ولی نه برای همه. هندوستان تایمز با توجه به یک تحقیق اروپایی اعلام می کند، کسانی که دارای یک ژن شناخته شده به نام ABCC9 هستند می توانند به طور قابل توجهی کمتر از دیگران بخوابند. هنگامیکه از شما پرسیده می شود به چه مقدار خواب نیاز دارید، جوابها تقریبا متفاوت است. برای برخی ۸ ساعت ضروری و برای دیگر افراد زیاد است.

باور نادرست چهارم : مطالعه در نور کم چشمان شما را نابود می کند
شاید شما هم این حرف را شنیده باشید که مطالعه در نور کم، می تواند به چشمان تان تاثیر منفی بگذارد. اما در واقع این تصوری اشتباه است. در حالیکه مطالعه بدون نور کافی کمی به چشمان شما فشار می آورد؛ اما بر اساس تحقیقات موسسه سلامت کودکان، هیچ گونه آسیب جدی و دائمی ایجاد نخواهد کرد.

افزایش نزدیک بینی در میان دانشجویان و افرادی که زیاد مطالعه دارند بیشتر است. گفته شده است نرخ نزدیک بینی در چند قرن گذشته زمانیکه شرایط مطالعه سخت بوده است مانند خواندن در نور کم شمع یا فانوس، افزایش داشته است. اما این دلیل کافی ای برای این نیست که مطالعه در نور کم حتما باعث مشکلاتی برای چشم ها شود. صدها کارشناس به این نتیجه رسیده اند که مطالعه در نور کم، آسیبی به چشمان شما نمی رساند.



باور نادرست پنجم : ادرار کردن بر محل نیش عقرب، مار یا زنبور، در بهبود محل گزش موثر است
شاید این حرف که ادرار کردن بر روی محل نیش عقرب، مار، زنبور و دیگر حشرات باعث از بین رفتن زهر آن ها می شود را شنیده باشید ولی بدانید که این کار به شدت منع شده است. دستور العمل زیر می تواند برای نیش مار، عقرب و اکثر حشرات به کار برده شود:

بیمار باید حتی الامکان هر گونه مواد اضافی را در صورت وجود، با دستکش از اطراف جای نیش پاک کند. محل نیش باید در صورت امکان با سرکه خانگی شستشو داده شود، اسید استیک سرکه می تواند جلوی باز شدن بیشتر محل زخم را بگیرد هر چند این کار با سوزش همراه خواهد بود و باید بسیار با دقت آن را به کار برد.

اگر سرکه در دسترس نیست می توانید از آب نمک برای شستشو استفاده کنید. بر اساس تست های آزمایشگاهی، ادرار، امونیاک و الکل باعث بیشتر فعال شدن سلول های محل زخم خواهند شد که به این معناست نه تنها به بهتر شدن محل زخم کمک نکرده بلکه باعث بدتر شدن آن نیز می شوند. بنابراین ادرار کردن روی محل نیش عقرب و یا حشرات، علاوه بر اینکه عملی غیر بهداشتی است، مطمئناً تجربه ای دردناک برای فردی که مورد گزش قرار گرفته، خواهد بود.

باور نادرست ششم : متابولیسم آهسته باعث چاق شدن شما می شود
متابولیسم، میزان سوخت کالری است که بدن شما برای ادامه به آن نیاز دارد. زمانیکه بدن شما سوخت و ساز سریعی دارد میزان بیشتری کالری می سوزاند.
اخبار ABC با دکتر جیم لوین متخصص سلامت در مورد میزان سوخت و ساز بدن در افراد چاق و لاغر مصاحبه ای انجام داده است که می گوید آنچه آنها به دست آورده اند مخالف باور ما در مورد عملکرد بدن است. با مطالعه بر روی دو بیمار چاق و لاغر می گوید:
بیمار چاق دارای متابولیسم سریع تری در مقایسه با بیمار لاغر بود. در نتیجه اگر بدن شما بزرگ است میزان سوخت و ساز بیشتر و اگر کوچک است میزان آن کمتر است.


دکتر لوین به این موضوع دست یافت که مشکل بیمارانش به دلیل سرعت سوخت و ساز بدنشان نبوده است بلکه به خاطر شیوه زندگی آن هاست. که البته تنها یک بخش از معادله است. به دست آوردن وزن ناخواسته می تواند به دلیل رژیم غدایی ناسالم، ورزش نکردن و یا مشکلات مادرزادی باشد. این یک مشکل پیچیده است و تنها سوخت و ساز بدن شما نمی تواند مقصر باشد.

باور نادرست هفتم : به خاطر هوای سرد و مرطوب سرما می خورید
تا به حال حتما مادرتان به شما گفته است که ژاکت خود را بپوشید و گرنه سرما خواهید خورد؟ آیا تا به حال بعد از شیرجه در آب سرد، سوزش روی پوست خود احساس کرده اید؟ شاید تا به حال فکر می کرده اید، که این موارد باعث سرماخوردگی می شوند، اما در واقع نمی توانید سرما بخورید مگر اینکه ویروس rhinovirus، از کسی به شما منتقل شود.

محققان می گویند آب و هوای سرد یا مرطوب باعث سرماخوردگی نمی شود، اما مثل اینکه کسی نمی خواهد این موضوع را بپذیرد. این طبیعی است که سرما خوردگی به وسیله یک ویروس ایجاد می شود. ویروس ها همه جا هستند و به سختی می توان از آنها اجتناب کرد. زمانیکه شما با کسی که سرماخورده است روبرو می شوید احتمال اینکه شما هم مریض شوید بسیار زیاد است. بنابراین مراقب تماس های نزدیک باشید و دست های خود را بشویید.

نداشتن خواب کافی و یا خوب غذا نخوردن مقاومت بدن شما را در برابر ویروس ها کاهش خواهد داد. به یاد داشته باشید آنتی بیوتیک ها با سرما خوردگی های روزمره مبارزه نخواهند کرد آنها تنها در برابر باکتری ها از شما محافظت می کنند. برای اجتناب از سرما خوردن خوب استراحت کنید و خوب غذا بخورید. و بدانید که خوردن سوپ مرغ هیچ آسیبی به شما نمی رساند.


باور نادرست هشتم : گرما بیشتر از سر شما خارج می شود
گرما زیاد است و سر شما نیز گرم شده است اما بیرون رفتن در هوای سرد بدون اینکه چیزی به سر ببندید ایده خوبی برای کم کردن گرما نیست. در حالیکه این ایده که گرما از سر خارج می شود ممکن است درست باشد اما شما گرمای بیشتری را از سر خود نسبت به دیگر اعضا از دست نخواهید داد. بر اساس تحقیقات موسسه سلامت کودکان، پوشیدن کلاه فقط سر شما را گرم تر نگه می دارد.

این باور شاید از یک آزمایش نظامی قدیمی به وجود آمده باشد. دانشمندان افرادی را در لباس های قطب شمال اما بدون کلاه قرار دادند ، سپس میزان از دست دادن گرمای بدنشان را در هوای بی نهایت سرد اندازه گرفتند. آنها بیشتر گرما را از سر خود از دست داده بودند زیرا تنها قسمتی بود که با هوای سرد در ارتباط بود. با این حال دانشمندان می گویند حتی اگر این آزمایش را با لباس شنا انجام می دادند این افراد نباید بیشتر از ده درصد از گرمای بدنشان را از سر خود از دست می دادند. تحقیقات اخیر هم تایید کرده است که بین از دست دادن گرما و سر هیچ رابطه ای وجود ندارد. هر قسمت از بدن که پوشیده نشده باشد می تواند باعث از دست رفتن گرما شود. بنابراین اگر هوای بیرون سرد است باید از خود محافظت کنید، پوشاندن یا نپوشاندن سر به خود شما بستگی دارد.

باور نادرست نهم : نیش مار را با مکیدن آن به بیرون می توانید درمان کنید
مکیدن محل نیش مار نه تنها درست نیست بلکه ایده بدی نیز هست، زیرا می تواند به ایجاد عفونت در محل زخم نیز منجر شود. به جای اینکار بهتر است کاری که صلیب سرخ آمریکا پیشنهاد می دهد را انجام دهید:
1 - محل زخم را با آب و صابون بشویید.
2 - محل زخم را بدون حرکت و پایین تر از قلب نگه دارید.
3 - کمک پزشکی بگیرید( به پزشک مراجعه کنید)
در برخی حالات استفاد از شریان بند جهت کاهش گسترش زهر پیشنهاد شده است. بنابراین این کارها را انجام دهید و از مکیدن جای نیش اجتناب کنید.

باور نادرست دهم : خطرناک است کسی را که در خواب راه می رود، بیدار کرد
در واقع بیدار نکردن کسی که در خواب راه می رود، خطرناک است. اما خیلی ها برای سال ها بر این باورند که نباید آنها را بیدار کرد. شاید بیشتر آنها برای بیدار کردن دوستان خود سیلی دریافت کرده اند و با صورت مبهوت آنها مواجه شده اند.
خواب گردها اغلب وقتی که بیدار می شوند و خود را در تخت یا خانه خود نمی بینند مبهوت می شوند؛ چون که در این حالت تشخیص موقعیت و مکان سخت است، خواب گردها موقعی که بیدار شوند شما را نشناخته و این باعث ترس آنها می گردد. به همین خاطر می گویند اینکه بگذارید هرجا می خواهند بروند بهتر از این است که باعث ترس آن ها شویم. نیویورک تایمز در مصاحبه ای با پزشکان دانشگاه نیویورک می نویسد، بهترین کار برای یک خواب گرد این است که او را به طرف تختش راهنمایی کنیم. اگر مجبورید آنها را بیدار کنید؛ اما بهتر است فقط کمک کنید و آنها را به جایی که از آنجا آمده اند برگردانید.

کاری که پیش از بارداری باید انجام دهید

Posted: 19 Jan 2013 03:41 AM PST

اگر دل خود را به دریا زده اید و می خواهید مادر شوید بسیار عالیست. به شما تبریک می گوییم. اما پیش از آن باید ل یک یا دوماه باید صبر کنید. برای داشتن یک دوره بارداری سالم و داشتن فرزندی سالم، مسایل مهمی وجود دارند که پیش از بارداری باید به آنها توجه کنید.
17 کاری که پیش از بارداری باید انجام دهید

1. پیش دکتر بروید و چک آپ کنید
در این مرحله، لازم نیست دکتر یا مامای خاصی برای خود پیدا کنید. فقط پیش دکتر خانوادگی خود بروید و از او بخواهید تا چک اپ کاملی انجام دهد. این چک آپ، تاریخچه بیماری های خانوادگی و بیماری های خود شما، سلامت کنونی شما و داروهایی که هم اکنون استفاده می کنید را بررسی می کند. مصرف برخی از داروها در دوران بارداری بسیار خطرناک است و برخی از آنها باید پیش از بارداری عوض شوند زیرا ممکن است در بدن مادر رسوب کنند و مضر هستند.
در این ملاقات با دکتر باید در مورد رژیم، وزن، ورزش و عادت های ناسالم شما همچون استعمال سیگار و مخدر نیز صحبت شود. باید برای شما مولتی ویتامین تجویز شود. از اینکه واکسن های خود رابه موقع زده اید اطمینان حاصل کنید. مصونیت خود در برابر بیماری های دوران کودکی همچون آبله مرغان و سرخچه را آزمایش کنید. به همه سوال هایی که دکتر می پرسد، پاسخ درست بدهید. اگر از آخرین آزمایش و چک آپ شما حدود یکسال می گذرد، حتما دوباره تست پاپ اسمیر بدهید و آزمایش های لازم برای نداشتن بیمارهای عفونی و مقاربتی را انجام دهید.
شاید برخی از والدین به دلیل سابقه خانوادگی، تمایل داشته باشند برای بیماری هایی همچون کم خونی داسی شکل، تای-...ز، تصلب کيستی بافت ها، آزمایش ژنتیک بدهند.

2. اسید فولیک مصرف کنید (مراقب ویتامین آ باشید)
خوردن اسید فولیک بسیار ضروری است. با مصرف حداقل 400 میکروگرم اسید فولیک در طول روز برای حداقل یک ماه پیش از بارداری و سه ماه نخست بارداری، می توانید 50 تا 70 درصد از احتمال داشتن نوزادی با نقص لوله عصبی همچون اسپینا بیفیدا جلوگیری کنید. استفاده از اسید فولیک همچنین می تواند از دیگر ناهنجاری های تولد نیز جلوگیری کند.
می توانید از همه داروخانه ها اسید فولیک یا دیگر مولتی ویتامین های پیش از تولد را تهیه کنید. اما پیش از خرید مولتی ویتامین، ببینید آیا حداقل 400 میکروگرم اسید فولیک در خود دارد یا خیر. همچنین کنترل کنید تا آن مولتی ویتامین، بیشتر از 770 میکروگرم ویتامین آ نداشته باشد، مگر اینکه بیشتر آن بتاکاروتن باشد. استفاده بیش از حد ویتامین آ می تواند منجر به ناهنجاری های تولد شود.
اگر از مکملی که استفاده می کنید مطمئن نیستید، از دکتر یا داروخانه چی کمک بخواهید.

3. ترک سیگار، الکل و مواد مخدر
اگر سیگاری هستید یا مواد مخدر مصرف می کنید، زمان آن رسیده تا آنها را ترک کنید. یافته های علمی بسیاری نشان داده اند، سیگار و مواد مخدر منجر به سقط جنین، زایمان زودرس و نوزادان بسیار کوچک و کم وزن می شوند. در نظر داشته باشید، تاثیر برخی از داروها و مخدرها حتی از پس از ترک آنها نیز در بدن باقی می مانند.
تحقیقات همچنین می گویند، استفاده از تنباکو روی باروری مادر و کم شدن اسپرم های پدر تاثیر دارد. در حقیقت، حتی کشیدن گاه و بیگاه سیگار نیز می تواند روی باردار شدن تاثیر منفی بگذارد.
مصرف نوشیدنی های الکلی نیز تاثیر منفی در بارداری دارد. آنها می توانند منجر به ناهنجاری های زایمان یا مشکلات دیگر برای رشد نوزاد بشوند.
شاید ترک عادت های ناسالم مشکل باشد اما با مشاور در این رابطه صحبت کنید. مشاور راهکارهایی پیش روی شما قرار می دهد تا راحت تر سیگار یا مواد مخدر را کنار بگذارید.

4. یخچال خود را از مواد غذایی سالم پر کنید
مسلما پیش از بارداری، شما هنوز به جای دو نفر غذا نمی خورید اما باید تغذیه خود را درست کنید. باید سعی کنید از مواد مغذی و سالم تغذیه کنید تا بارداری سالم تری داشته باشید.
سعی کنید هر روز حداقل 2 لیوان آب میوه و 2.5 لیوان آب سبزیجات مصرف کنید. خوراکی ها و غذاهایی که کلسیم زیاد دارند همچون شیر، ماست و آب پرتقال مملو از کلسیم مصرف کنید. از منابع مختلف پروتئین همچون آجیل، حبوبات، انواع فراورده های سویا، مرغ و گوشت تغذیه کنید.

5. کمتر کافئین مصرف کنید
با اینکه هنوز اتفاق نظری در مورد مصرف کافئین در دوران بارداری بین کارشناسان وجود ندارد، اما بیشتر آنها اعتقاد دارند زنان باردار و افرادی که تصمیم به باردار شدن دارند، باید مصرف این خوراکی را به حداقل برسانند.
برخی از یافته های علمی نشان داده اند، میان مصرف کافئین و کاهش باروری رابطه مستقیم وجود دارد. مصرف زیاد کافئین می تواند در مواردی به سقط جنین منجر شود.
March of Dimes به زنان باردار توصیه می کند میزان مصرف کافئین خود را به 200 میلی گرم در روز، یعنی یک فنجان کاهش دهند. این چیزی است که پیش از بارداری نیز باید به آن توجه داشت.

6. وزن خود را کنترل کنید
هنگامی که وزن متعادلی داشته باشید، بارداری آسان تری نیز خواهید داشت. کم یا زیاد بودن نسبت قد به وزن می تواند منجر به مشکلاتی برای باردار شدن بشود. داشتن نسبت زیر 20 یا بیش از 24 وزن به قد می تواند روی باروری تاثیر منفی داشته باشد.
اگر در وزن متناسب قرار ندارید، کم یا زیاد کردن وزن شاید به باردار شدن شما کمک کند. داشتن وزن متناسب، بارداری راحت تری نیز برای مادر به ارمغان می آورد. برای کسب وزن مناسب می توانید با متخصص تغذیه نیز مشورت کنید.

7. حواستان به مصرف ماهی باشد
اگر از طرفداران ماهی هستید باید حواستان به تغذیه خود باشد. با اینکه ماهی منبع اسیدهای چرب اومگا 3 (که برای رشد مغز و بینایی کودک شما بسیار مهم است) و همچنین پروتئین، ویتامین D و دیگر مواد مغذی است، اما با این حال حاوی جیوه نیز هست که می تواند خطرناک باشد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند، زنان باردار باید به طور متوسط ماهی مصرف کنند و بهترین تغذیه نیز ممانعت از خوردن ماهی هایی است که جیوه زیاد دارند. سازمان دارویی و غذایی جهانی توصیه می کند، زنانی که قصد باردار شدن دارند از خوردن گوشت ماهی هایی همچون ...ه، اره ماهی و شاه ماهی خالدار خودداری کنند و بیشتر از 170 گرم تن ماهی در طول هفته مصرف نکنند. بهتر است از مصرف ماهی های رودخانه ای که خودتان صید کرده اید نیز خودداری کنید مگر اینکه مطمئن باشید آلوده نیستند.
سازمان دارویی و غذایی جهانی توصیه می کند، زنان باردار در طول هفته حدود 340 گرم ماهی مصرف کنند.

8. برنامه ورزشی برای خود تعیین و آن را دنبال کنید
هم اکنون یک برنامه ورزشی برای تناسب اندام خود تعیین کنید و بر اساس آن پیش بروید. به این ترتیب می توانید بارداری سالم تری داشته باشید. ورزش کردن تاحدی که کمی هم عرق کنید می تواند در فرونشاندن استرس های پیش از بارداری نیز مفید باشد.
تمرینات ورزشی سالم شامل 30 دقیقه ورزش ملایم همچون پیاده روی، دوچرخه سواری یا ورزش های کاهش وزن در بیشتر روزهای هفته است.
برای افزایش انعطاف بدن، ورزش های کششی یا یوگا انجام دهید. بعد از باردار شدن نیز تمرینات ورزشی خود را ادامه دهید. اگر تاکنون ورزش در برنامه روزانه شما وجود نداشته است، آن را اضافه کنید و از برنامه های ساده ای همچون پیاده روی بین 10 تا 20 دقیقه در روز شروع کنید. یا می توانید از تمرینات ساده ای همچون استفاده از پله ها به جای آسانسور یا پارک کردن ماشین در فاصله ای دورتر از محل کار و پیاده رفتن یک قسمت از مسیر کمک بگیرید.

9. پیش دندانپزشک بروید
هنگمی که می خواهید خود را برای باردای آماده کنید حتما باید به سلامت دهان خود نیز رسیدگی کنید. تغییرات هورمونی در طول بارداری می تواند منجر به بیماریهای لثه شود. در دوران بارداری میزان استروژن و پروژسترون افزایش می یابد و همین مساله باعث می شود لثه در مقابله با باکتری ها رفتاری متفاوت نشان دهد و منجر به تورم لثه ها شود. این تورم باعث می شود هرباری که دندان های خود را مسواک می زنید یا نخ دندان می کشید، لثه ها خونریزی کنند.
خانم هایی که پیش از باردار شدن همه مشکلات لثه و دندان های خود را برطرف می کنند، در دوران بارداری مشکلات کمتری در این رابطه خواهند دشت. حتما پیش از باردار شدن دندانپزشکی بروید و دندان های خراب خود را درست کنید.

10. به سابقه پزشکی خود توجه کنید
سعی کنید در رابطه با سابقه پزشکی خود و همسر خود اطلاعات کسب کنید و ببینید سابقه بیماری های ژنتیکی همچون سندروم داون، کم خونی داسی شکل، تصلب کیستی بافت ها، تای-...ز یا ناهنجاری های خونی نداشته باشید. شما همچنین باید بدانید در بستگان و فامیل خود کسی دچار عقب ماندگی ذهنی یا بیماری های جسمی دیگری همچون بیماری های قلبی یا نقص لوله عصبی نباشند.
دکتر شما باید همه سابقه پزشکی شما را بررسی کند و مطمئن شود که شما و همسرتان مشکل ژنتیکی ندارید.

11. توجه به مسایل مالی
به دنیا آوردن و پرورش کودک هزینه های زیادی دارد. شما پیش از باردار شدن باید همه هزینه های مرتبط با بارداری، زایمان و رشد و مدرسه رفتن کودک خود را برآورد کنید.
می توانید برای کم کردن بخشی از هزینه ها از بهترین بیمه ای که امکانات بیشتری دارد، استفاده کنید. اگر پزشک یا مامای خاصی مد نظر شماست، هزینه های ویزیت و ... را برآورد کنید. اگر می توانید از هزینه های کنونی خود کم و پس انداز کنید تا بعد از تولد کودک، با مشکل مواجه نشوید.

12. توجه به سلامت روانی خود
موسسه پزشکی آلیس دومار می گوید، زنانی که از افسردگی رنج می برند، دوبرابر بیشتر از زنان سالم در معرض مشکلات ناباروری قرار دارند. افرادی که افسرده هستند نمی توانند به خوبی از خود مراقبت کنند، در نتیجه نمی توانند از فرزندانشان نیز مراقبت کنند. بر اساس اعتقاد برخی کارشناسان، باردارشدن در دوران افسردگی بسیار دشوار است.
دومار پیشنهاد می کند زنانی که در خانواده آنها سابقه افسردگی وجود دارد، پیش از بارداری حتما سلامت روان خود را کنترل کنند. اگر نشانه هایی از افسردگی همچون علاقه نداشتن به مسایلی که قبلا از آنها لذت می بردید، تغییر در میل و اشتیاق های خود، تغییر در عادت های خواب، نداشتن انرژی یا داشتن احساس ناامیدی و بی ارزش بودن را در خود مشاهده کردید، حتما به تراپیست یا روانشناس مراجعه کنید.
دو درمان بسیار موثر افسردگی، مشاوره و دارودرمانی است و بیشتر بیمارها، با تلفیق هر دو درمان با هم مداوا می شوند. اگر مصرف دارو برای شما الزامی بود، روانپزشک داروهایی برای شما تجویز خواهد کرد که پیش از بارداری و دوران بارداری برای شما ضرر نداشته باشد. البته می توانید از روش های مدیریت استرس همچون مراقبه و یوگا نیز استفاده کنید.


13. مراقب عفونت ها باشید
بسیار مهم است که پیش از باردار شدن هیچ گونه عفونتی در بدن نداشته باشید. شما باید از غذاهایی همچون پنیرهای سفید سترون نشده یا دیگر لبنیات روزانه و گوشت، ماهی یا مرغ خام و نیم پز استفاده نکنید. این غذاها می توانند حامل باکتری های مضر و خطرناکی باشند که منجر به بیماری های تغذیه ای و در نتیجه سقط جنین یا مرده به دنیا آمدن نوزاد شوند. همچنین باید از آب میوه های پاستوریزه و هموژنیزه نشده استفاده نکنید زیرا حاوی باکتری هایی همچون ای کولی یا سالمونلا هستند.
به یاد داشته باشید پیش از تهیه غذا دستان خود را تمیز بشویید. مطمئن شوید یخچال شما روی درجه 35 تا 40 درجه فارنهایت تنظیم شده است و درجه فریزر منفی 18 درجه سانتی گراد است. این درجه ها به سالم ماندن مواد غذایی کمک می کنند.
هنگام گلکاری یا کشاورزی در باغچه، حتما دستکش دست کنید تا باکتری های عفونی از خاک نگیرید.
حتما مراقب های لازم را انجام دهید تا سرما نخورید. برای این منظور می توانید، در ابتدای هر فصلی واکسن آنفولانزا را تزریق کنید. مبتلا شدن به آنفولانزا در طول بارداری می تواند باعث بروز مشکلات پیچیده ای همچون ذات الریه یا زایمان زودرس بشود.

14. خطرهای محیطی را به حداقل برسانید
شاید نتوانید از همه خطرهای محیطی در امان باشید اما می توانید تا حد امکان این خطرهات را به حداقل کاهش دهید. بعضی از کارها برای شما و کودک متولد نشده تان مضر و خطرناک است. به طور مثال، اگر هر روز در معرض مواد شیمیایی یا تشعشات مضر قرار دارید باید پیش از باردار شدن تغییراتی در این اوضاع به وجود بیاورید.
همچنین، برخی از محصولات پاک کننده همچون آفت کش ها، محلول ها یا سرب های موجود در آب نوشیدنی به واسطه لوله های قدیمی برای رشد و پرورش نوزاد در بدن مضر هستند. برای این منظور با پزشک خود مشورت کنید تا حد امکان مسایل خطرناک موجود در زندگی روزمره خود را حذف یا کمرنگ کنید.

15. خوب به تصمیم خود فکر کنید
بچه دار شدن یکی از تعهدات زندگی است. پیش از تصمیم گیری برای بچه دار شدن، ببینید آیا برای پذیرفتن این مسئولیت آمادگی کافی دارید. برای اطمینان از این آمادگی به سوال های زیر فکر کنید:
• آیا می دانید که چگونه باید مسئولیت های بچه داری خود را به خوبی انجام دهید و بین کار و خانواده خود تعادل برقرار کنید؟
• آیا آمادگی لازم برای نگهداری از فرزندی که مشکل خاصی دارد را دارید؟
• آیا شما و همسرتان هر دو به بچه دار شدن تمایل دارید؟

16. زمان تخمک گذاری خود را کشف کنید
برخی از خانم ها وقتی آماده باردار شدن می شوند، خیلی راحت روش های جلوگیری را کنار می گذارند و همه چیز را به قضا و قدر می سپارند. اما تعدادی دیگر، با علامت زدن دوران پریود خود و دنبال کردن نشانه ها برای کشف زمان باروری خود، محاسبات دقیقی را دنبال می کنند.
برای تعیین زمان تخمک گذاری خود، دمای بدن خود و تغییرات مخاط گردنی خود را بنویسید. این نشانه ها را برای چند ماه پشت سر هم دنبال کنید تا بتوانید در هر دوره زمان دقیق تخمک گذاری خود را کشف کنید.
البته از دستگاه های محاسبه تخمک گذاری نیز می توانید استفاده کنید. این کیت ها در داروخانه ها به فروش می رسند.

17. کنار گذاشتن روش های پیشگیری
اکنون می توانید با روش های پیشگیری از بارداری خداحافظی کنید. افرادی که از قرص های ضد بارداری استفاده می کنند باید پیش از بارداری مواردی را در نظر داشته باشند. پیش از کنار گذاشتن این قرص ها، باید دوره خود را تمام کنید تا پریود شما دچار بی نظمی و اشکال نشود. شاید چند ماه طول بکشد تا دوره پریود شما دوباره به حالت نرمال بازگردد اما بیشتر خانم ها از همان ماه اولی که قرص ها را کنار می گذارند، بارور هستند.
برخی از کارشناسان معتقد هستند، بهتر است پس از قطع مصرف قرص های ضدبارداری از روش های طبیعی همچون کاندوم استفاده کنید تا دوباره پریود شما به حالت نرمال برگردد. منتظر ماندن برای داشتن پریود نرمال به شما کمک می کند تا زمان دقیقی داشته باشید و بتوانید به راحتی برای انجام آزمایش های مورد نظر خود در سه ماهه نخست بارداری، برنامه ریزی کنید.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آگاهی، تنها راه رسیدن به آزادیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

خبرنامه

کتاب سیصد جمله و بازار سنتی کتاب ایران در پایان راه